موضوع شناسی فقه صفحه 5

صفحه 5

و هکذا در مورد شناخت معانی الفاظی که دارای معانی شرعی خاص نبوده باید به معانی عرفی آن مراجعه کرد ، فی المثل اگر در وصیت نامه ویا وقف نامه ، برای (اقربای) خود مالی را معین کرده باشد ، برای شناخت معنای این لفظ باید به عرف مراجعه نمود .

الحاصل : هر گاه عرف و عادت در زمان ما در مسائلی مثل مکیل و موزون و محدود تغییر کند ،

و یا مثلاً شرایط (یا مبنی علیها العقد) عوض شود، مثل شرایط و قوانینی که درباره ی استخدام کارگر و کارمند در عرف قرار داده شده ، هنگامی که کسی را استخدام کنند بدون ذکر یا نفی آن شرایط،عرف می گوید : قرار داد آن شرایط را شامل می شود و باید که مطابق آن عمل کرد .

2- اصول عملیه :

وقتی که نصی در کتاب و سنت بطور عام یا خاص در موارد موضوعی وجود نداشته باشد ، جهت کشف حکم آن به اصول عملیه یعنی اصل برائت ، استصحاب ، تخییر و احتیاط مراجعه می شود .

این اصول بر حسب شرایط خاصی در علم اصول بیان شده است و هر یک در ظرف خاصی جریان می یابد و لذا ممکن است مواد غذایی جدیدی ابداع شود که مشمول هیچیک از نصوص عام و خاص که در کتاب و سنت آمده نگردد ، که در این صورت به وسیله ی اصل برائت آن را حلال به حساب می آوریم . چنین حکمی در موارد استصحاب و احتیاط و تخییر نیز جاری است .

در متن و باطن حکم ، این معنا خوابیده است که هیچ حکمی بدون موضوع نمی باشد . ، اعم از اینکه :

1- این حکم به معنای اصطلاحی باد که از آن تعبیر به حکم شرعی می شود .

2- یا از قبیل احکام منطقی باشد که عبارتست از : الاذعانُ بالنسبته علی ایحال احکام شرعیه ای که فقه متکفل آنهاست هر یک مترتب بر موضوع اند :

چه احکام تکلیفیه ، یعنی وجوب ، حرکت ، استحباب ، کراهت و اباحه که هر یک بلا تردید باید بر یک موضوعی حمل شوند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه