علل الشرائع جلد1 صفحه 116

باب شصت و سوّم سرّ زیاد بودن حروف اسم سلیمان از اسم پدرش داود علیه السّلام و سرّ نامیدن داود به داود و علّت مسخّر شدن باد برای سلیمان و جهت تبسّم نمودن سلیمان از کلام مور و خندان شدنش

حدیث (1) عبد اللَّه بن محمّد بن عبد الوهاب القرشی می گوید: منصور بن عبد اللَّه اصفهانی صوفی از علی بن مهرویه قزوینی از سلیمان الغازی، وی می گوید از علی بن موسی الرّضا علیه السّلام شنیدم که می فرمودند: پدرم موسی علیه السّلام از پدرشان جعفر بن محمّد علیهما السّلام نقل کردند که در ذیل فرموده خدای عزّ و جلّ فَتَبَسَّمَ ضاحِکاً مِنْ قَوْلِها «1» (سلیمان از سخن مور بخندید) فرمودند:

وقتی موری به موران دیگر گفت:

یا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ لا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمانُ وَ جُنُودُهُ «2» (ای موران همه به خانه های خود روید مبادا سلیمان و سپاهش ندانسته شما را پایمال کنند).

باد که حضرت سلیمان را در هوا حمل می کرد صدای مور را به آن حضرت رساند، بلافاصله سلیمان توقف نمود و فرمود: مور را نزد من حاضر کن وقتی مور را نزد آن جناب

آوردند، حضرت فرمود: ای مور مگر نمی دانی من پیامبر بوده و به کسی ظلم و ستم نمی کنم؟

مور گفت: چرا می دانم.

سلیمان فرمود: پس چرا موران را از ستم من بر حذر داشته و گفتی: ای موران به منزل های خود روید؟

مور گفت: ترسیدم به آرایش و زینت دستگاه تو نظر کرده و فریفته آن شده در نتیجه غیر خدای متعال را عبادت کنند سپس گفت: آیا تو بزرگتر بوده یا پدرت؟

سلیمان گفت: البته پدرم داود علیه السّلام.

مور گفت: پس چرا در حروف اسم تو حرفی زائد بر حروف اسم پدرت می باشد؟

سلیمان فرمود: نمی دانم.

______________________________
(1)- سوره نمل آیه (19)
(2)- سوره نمل آیه (18)