علل الشرائع جلد1 صفحه 191

صفحه 191

درک و حس می کنند ولی حقّ عزّ و جلّ منزّه است از این که چشم ها او را دیده یا وهم بر او محیط شده یا عقل او را ضبط و محصور نماید.

بی دین عرض کرد: او را برای من تعریف نما.

حضرت فرمودند: حقّ عزّ و جلّ تعریف نمی شود.

بی دین عرضه داشت: چرا؟

حضرت فرمودند: زیرا هر چه محدود باشد و تعریف شود به حدّی منتهی می گردد و آنچه احتمال تحدید در آن باشد احتمال زیاده نیز در او راه دارد و وقتی زیاده در آن

محتمل بود، احتمال نقصان نیز دارد و چون حقّ عزّ و جلّ قابل زیاده و نقصان نیست پس محدود نبوده همان طوری که متزاید نیست و اجزاء نداشته و قابل توهّم نمی باشد.

حدیث (2) علی بن حاتم گفت: قاسم بن محمّد از حمدان بن حسین از حسین بن ولید، از عبد اللَّه بن سنان، از ابو حمزه ثمالی نقل کرده که وی گفت: محضر علی بن الحسین علیهما السّلام عرض کردم: برای چه خداوند عزّ و جلّ خود را از مخلوقات محجوب نمود؟

حضرت فرمودند: زیرا خداوند متعال مخلوقات را این طور ساخته که به او جاهل باشند چه آن که اگر حقّ عزّ و جلّ را مشاهده کنند دیگر او را عظیم نمی شمرند مثل این که هر گاه انسانی بیت اللَّه الحرام را بار اوّل ببیند خیلی عظیم و بزرگ می شمرد ولی وقتی برای چند مرتبه به آنجا حاضر شد و آن بیت رفیع را مشاهده کرد دیگر آن را عظیم و بزرگ تلقّی نمی کند.

باب نود و نهم سرّ اثبات انبیاء علیهم السّلام و اختلاف دلائل ایشان

حدیث (1) محمّد بن الحسن می گوید: محمّد بن حسن صفّار، از احمد بن محمّد بن عیسی، از حسین بن علی، از عمرو بن ابی مقدام، از اسحاق بن غالب، از حضرت ابی عبد اللَّه علیه السّلام نقل کرده که آن جناب در ضمن سخنانی که ایراد نمودند فرمودند:

حمد سزاوار خداوندی است که نزد مخلوقش نور محض و مجرّد بهت بوده به طوری که حواسّ او را درک نمی کنند، در افق رفیع و عزّتی بلند و ملکی عالی بوده

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه