علل الشرائع جلد1 صفحه 232

صفحه 232

حدیث (8) علی بن حاتم می گوید: احمد بن محمّد بن موسی نوفلی، از محمّد بن حمّاد شاشی از حسین بن راشد «1»، از علی بن اسماعیل میثمی از ربعی، از زراره، وی می گوید: محضر ابی عبد اللَّه علیه السّلام عرضه داشتم:

چه چیز مانع شد از این که امیر المؤمنین علیه السّلام مردم را به خود دعوت فرمایند؟

امام علیه السّلام فرمودند: خوف از این که مردم مرتدّ شوند.

علی بن حاتم می گوید: گمان می کنم در حدیث بعد از «ان یرتدّوا» این فقره نیز باشد «و لا یشهدوا أنّ محمّدا صلّی اللَّه علیه و آله رسول اللَّه، یعنی و شهادت ندهند که محمّد صلّی اللَّه علیه و آله رسول خدا است» حدیث (9) از علی بن حاتم، از ابو العباس محمّد جعفر رازی، از محمّد بن حسین بن ابی الخطّاب، از محمّد بن اسماعیل بن بزیع، از یونس بن عبد الرحمن، از به کار بن ابی بکر حضرمی، وی می گوید: از حضرت ابا عبد اللَّه علیه السّلام شنیدم که می فرمودند:

سیره و رفتار علی بن ابی طالب علیه السّلام در بین اهل بصره برای شیعیانش بهتر بود از تابیدن آفتاب بر آنها، حضرت می دانستند که اهل بصره بعدا صاحب دولت می شوند لذا اگر آنها را اسیر می فرمود بعدها نیز شیعیان حضرت اسیر آنها می شدند.

راوی می گوید: عرضه داشتم: بفرمایید: آیا حضرت قائم علیه السّلام نیز به همین نحو عمل می فرمایند؟

حضرت فرمودند: خیر، علی علیه السّلام که بر اهل بصره منّت گذاردند و متعرّض آنها نشدند به خاطر این بود که آن حضرت می دانستند ایشان در

آینده صاحب دولت می گردند ولی حضرت قائم علیه السّلام می دانند که ایشان دولتی نخواهند داشت لذا بر خلاف آن سیره با ایشان عمل می کنند.

حدیث (10) پدرم رحمه اللَّه علیه فرمود: سعد بن عبد اللَّه از احمد بن محمّد بن عیسی، از عبّاس بن معروف، از حمّاد بن عیسی از حریز، از برید بن معاویه، از حضرت ابی جعفر علیه السّلام، حضرت فرمودند:


______________________________
(1)- مرحوم اردبیلی در جامع الرّواه می فرماید: ظاهرا ضبط «حسین بن راشد» سهو و اشتباه بوده و صحیح آن «حسن بن راشد» است که همان ابو علی بن راشد می باشد به قرینه روایت علی بن مهزیار ازدی.

امیر المؤمنین علی علیه السّلام را هیچ چیز باز نداشت از این که مردم را به خود دعوت کند مگر این که دیدند اگر مردم در گمراهی باشند ولی از اسلام مرتدّ نشوند بهتر است از این که ایشان را به خود دعوت کند و آنها از آن سر باز زده در نتیجه کافر شوند.

حریز می گوید: زراره از حضرت ابی جعفر علیه السّلام برایم نقل نمود که آن جناب فرمودند:

اگر علی علیه السّلام در بین اهل حرب سیره خودشان را که عبارت بود از ترک اسارت و غنیمت نگرفتن از آنها تغییر می دادند محقّقا بعدا شیعیان آن حضرت با بلاء عظیم و بزرگی مواجه می شدند سپس حضرت فرمودند: به خدا قسم سیره و نحوه رفتار آن امام همام با اهل حرب برای شیعیان بهتر بود از آنچه آفتاب بر آن می تابید.

حدیث (11) احمد بن حسین، از پدرش، از محمّد بن ابی صهبان، از محمّد بن ابی عمیر، از برخی اصحاب،

وی می گوید: محضر ابی عبد اللَّه علیه السّلام عرضه داشتم:

برای چه علی علیه السّلام از محاربه و مقاتله با مردم خودداری کردند؟

حضرت فرمودند: خوف داشتند که آنها به کفر بگرایند.

[خطبه شقشقیه]

اشاره

حدیث (12) محمّد بن علی ماجیلویه، از عمویش محمّد بن ابی القاسم، از احمد بن ابی عبد اللَّه برقی، از پدرش، از ابن ابی عمیر از ابان بن عثمان، از ابان بن تغلب، از عکرمه، از ابن عباس، وی گفت: محضر مبارک امیر المؤمنین علیه السّلام بودم و خلافت را یاد کردم، حضرت فرمودند: آگاه باش، به خدا سوگند که پسر ابی قحافه (ابو بکر) خلافت را مانند پیراهنی در بر خود نمود و حال آن که می دانست موقعیّت من نسبت به آن همچون موقعیّت قطب است به سنگ آسیا.

علوم و معارف از سرچشمه من همچون سیل سرازیر می شوند، هیچ پرنده ای در فضای علم به اوج رفعت من نمی رسد، پس جامه خلافت را رها و پهلو از آن تهی نموده و در کار خویش اندیشیدم که آیا با دست بریده (نداشتن سپاه و یاور) حمله کرده و حقّ خویش را مطالبه کنم یا آن که بر تاریکی گمراهی مردم صبر کنم، گمراهی که در آن نوباوگان پژمرده و پیر شده و پیران فرسوده می گردند، مؤمن رنج می کشد تا به لقاء اللَّه می پیوندد، پس دیدم صبر کردن بر این شدّت ظلمت از خردمندی است، پس صبر کرده و محاربه را رها نمودم در حالی که در چشمم خاشاک و غبار بود که آزارم می داد و در گلویم استخوان گرفته بود که عیش مرا تیره و تار کرده بود، میراث

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه