علل الشرائع جلد1 صفحه 70

صفحه 70

عمیق و تنگ حفر کرده و پیامبرشان را داخل آن چاه فرستاده و درب چاه را با سنگی خارا مسدود نمودند و بعدا لوله ها را از آب بیرون آورده و گفتند: امیدواریم وقتی خدایان ما ببینند ما کسی

را که آنها را معیوب می ساخت و ما بندگان را از عبادتشان باز می داشت کشته و در زیر چشمه بزرگ دفنش کرده ایم تشفّی بر ایشان حاصل شده و از ما راضی می شوند و دوباره نور و درخشندگی آنها برگشته و همچون سابق موقعیتشان بین ما بندگان ثابت می ماند.

یک سال گذشت و روزها ناله پیامبرشان را می شنیدند که می گفت: ای سرور من تو تنگی جا و شدّت گرفتاری مرا می بینی پس بر ضعف و ناتوانی من رحم کن و بر بیچارگی من ترحّم نما و در قبض روحم تعجیل فرما، امید دارم که استجابت دعایم را به تأخیر میاندازی و آنقدر ناله کرد تا به لقاء اللَّه پیوست.

حقّ تبارک و تعالی به جبرئیل فرمود: ای جبرئیل آیا بندگانی که حلم من آنها را مغرور ساخته و از مکر من در امان بوده و غیر من را پرستش کرده و پیامبران و رسولان مرا کشته اند می پندارند در مقابل غضب من می توانند مقاومت کرده یا گمان دارند که قادرند از تحت سلطه من بگریزند؟ چگونه این امر ممکن باشد و حال آن که من از تمام کسانی که عصیان و نافرمانی مرا کرده اند انتقام خواهم گرفت و به عزّت خود سوگند خورده ام ایشان را به وسیله عبرت برای عالمیان قرار دهم، باری در یکی از ایّام که مصادف با عید آنها بوده و به برگزاری مراسم عید مشغول بودند حقّ تبارک و تعالی بادی سرخ فرستاد که ایشان را در خود گرفت و متحیّر و سراسیمه به این سو و آن سو می دویدند و از وحشت بعضی به برخی دیگر پناه می بردند، در این هنگام به امر حقّ

تبارک و تعالی زمین زیر پای آنها مبدّل به سنگ گوگرد شد که شعله های آتش از آن زبانه می کشید و از بالا ابری سخت سیاه کم کم ظاهر شد تا جایی که همچون قبّه ای از آتش گداخته شعله ور بر سرشان چتر زد پس از پایین و بالا آتش بر ایشان سخت گرفت تا آن که بدنهایشان همچون سرب ذوب گردید پس پناه به او می بریم از غضب و نزول نقمت و عذابش.

باب سی و نهم سرّ نامیدن حضرت یعقوب علیه السّلام به یعقوب و جهت نام گذاری اسرائیل به اسرائیل

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه