علل الشرایع صفحه 124

صفحه 124

چنان که در این زمان کاملا معلوم و مشهود است که کسی بدرد کسی نمیرسد و گرفتاریهای یک دیگر را برای رضای خدا برطرف نمیکنند با اینکه پیغمبر اسلام فرموده:

من أصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم

، هر کسی کوشش نداشته باشد که خدمت بمردم مسلمان نماید مسلمان نخواهد بود).

باب چهل و هفتم علت آنکه از صلب حضرت یوسف پیغمبری بوجود نیامد

1- حدیث کرد مرا پدرم از ... از حضرت صادق علیه السّلام که: چون حضرت یعقوب (پس از بینائی کامل حرکت بسوی مصر نمود و) رسید بحضرت یوسف

(که باستقبال او آمده بود) از مرکب پیاده شد و یوسف (بواسطه حفظ شوکت پادشاهی از اسب) زودتر از پدر پیاده نشد و (پس از پیاده شدن یک دیگر را در برگرفتند) هنوز از معانقه فارغ نشده بودند که جبرئیل بر یوسف نازل گردید و گفت: ای یوسف بنده شایسته خدا پیاده شد (برای احترام تو) و تو پیاده نشدی، دست خود را بگشا، چون دست بگشود نوری از کف دستش خارج گردید و بالا رفت، حضرت یوسف فرمود ای جبرئیل این نور چه بود، عرض کرد عقوبتی است برای تو و نشانه آن بود که پیغمبری از نسل تو پیدا نمیشود (بجهت اینکه هتک احترام پدر نمودی) «1».


______________________________
(1) پیاده نشدن حضرت یوسف بواسطه تکبر نبود زیرا پیغمبران از این گونه صفات زشت منزه هستند، بلکه آن حضرت مراعات مصلحت سیاست مردم داری را نمود تا عظمتش بجای خود بماند و بتواند احکام دین را اجرا نماید چون پیاده شدن سلطان برای یکنفر از اهل مملکت موجب خفّت و کوچکی و حقارت سلطان می شود و مردم دیگر از او ترس و رعب نخواهند داشت و ناامنی و خودسری در مملکت پیدا میگردد، و لیکن احترام پدر آنهم پدری مانند حضرت یعقوب از این سیاست و مصلحت برتر و لازم تر است.

بنا بر این بعد از پدر پیاده شدن حضرت یوسف ترک اولائیست که از آن حضرت پدید گشت و مورد عتاب واقع گردید برای آنکه پیغمبر دارای رفعت شأن و درجه عالیست و باندک چیزی مورد عتاب واقع می شود.

و در ثمرات الانوار از منهج گوید: مرویست که یوسف پدرش یعقوب را در خزائن میگردانید و اسباب

و اموال پادشاهی خود را باو عرضه میکرد، چون گذار او بدفترخانه افتاد کاغذهائی (از پوست حیوانات و اشجار) بسیار در آنجا دید، فرمود: ای یوسف چه چیز باعث غفلت تو شد که در این مدت کاغذی بمن ننوشتی با اینکه میان من و تو بیشتر از هشت منزل نبود، عرض کرد جبرئیل امر کرده بود مرا که بتو کاغذی نفرستم، فرمود: علت آن را سؤال کن از او، عرضکرد تو از او پرسش کن آن حضرت از جبرئیل جهت و علت را پرسید، جوابداد که خداوند عالم مرا چنین أمر فرمود بجهت اینکه در وقت مفارقت تو از یوسف گفتی: إنی أَخافُ أَنْ یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ، میترسم که او را گرگ بخورد، خداوند میفرماید از گرگ ترسیدی و از من نترسیدی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه