لوامع صاحبقرانی، مقدمه، ص: 1 صفحه 204

صفحه 204

سباع و غیر آن هر چه گوشت آن را نخورند به مفهوم نه صریحا و بعضی را صدوق ذکر خواهد کرد.

[اگر وزغ در ظرفی افتد یا داخل شود و بیرون آید آن آب را باید ریخت.]

(فان وقع وزغ فی اناء فیه ماء أهریق ذلک الماء) پس اگر چلپاسه در ظرفی افتد که آب داشته باشد، یا داخل شود و بیرون آید آن آب را باید ریخت. و همین عبارت در حدیث صحیح وارد شده است و ظاهرا ریختن آب بواسطه زهر است، نه از جهت نجاست، چون نفس سائله ندارد. و اخبار گذشت که هر چه نفس سائله ندارد پاکست.

و در حدیث صحیح وارد شده است از علی بن جعفر که گفت سؤال کردم از برادرم موسی بن جعفر صلوات اللَّه علیهما از عظایه که نوعیست از وزغه و در خانها می باشد به شکل مار

و دست و پا دارد شبیه به آدمیست و از مار و وزغه که از آن بزرگتر است و در صحراها می باشد، و آن را چلپاسه، و آفتاب پرست می گویند که هر گاه اینها در آب روند، و نمی رند در آب آیا از آن آب وضو می توان ساخت؟ حضرت فرمودند که باکی نیست.

پس جمع می توان کرد به آن که امر به ریختن از جهت این باشد که مبادا کسی آن آب را بخورد و سم به او ضرر رساند، اما وضو توان ساخت یا ریختن آب از روی استحباب باشد، و وضو ساختن مکروه باشد چنانکه اکثر علما گفته اند، یا اگر بمیرد آب را باید ریخت و اگر نمیرد نه، و این جمع ظاهرتر است اگر چه ریختن بهتر است و اللَّه تعالی یعلم.

و وزغ شامل این هر دو هست و شامل لحکه نیز هست که از اینها خوردتر است و در صحراها می باشد و انگشت عروسانش می گویند. و اما آن چه در فارسی آن را وزغ می گویند عرب آن را ضفدع می گوید، و نزد علماء شیعه کراهت ندارد، و جمعی از سنیان آن را نجس می دانند و جمعی مکروه.

[اگر سگی در آب افتد، یا از آب بخورد]

(و ان وقع فیه کلب او شرب منه أهریق الماء و غسل الاناء ثلث

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه