لوامع صاحبقرانی، مقدمه، ص: 1 صفحه 221

صفحه 221

و از این حدیث ظاهر می شود که حمامات مدینه مشرفه چنین بوده است که همیشه اندک آبی از خزینه به صحن حمام روان بوده است. چنانکه منقولست که بالفعل در شام و غیر آن چنین است، و همیشه آب روان بتدریج داخل خزانه می شود، و از آنجا داخل می شود در صحن، پس ممکنست که نشستن پاها از این جهت بوده باشد.

و آن چه ظاهر می شود از این اخبار و غیر اینها که آب حمام و صحن اندرون، و بیرون همه پاک است، و کراهتی که دارد بواسطه غساله است که چون از بدن ریخته می شود مکروهست مرتبه دیگر به آن غسل کردن، مگر آن که علم به نجاست به همرسد، و بر تقدیر علم به نجاست ظاهرا به آب ریختن پاک شود، و چون همیشه حمامات را مکرر می شویند، بر تقدیر نجاست پاک هم می شود، پس حکم به نجاست نتوان کرد، و اگر کسی گوید که علم عادی هست به نجاست زمین حمام، و اهل حمام از دلاک و جامه دار و سقا، همین علم به نجاست اکثر مردمان هست.

و در زمان حضرات ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم نجاسات بیشتر بوده است چون در مدینه مشرفه آب روانی

نبود، و حوضها نبود، و منافقان و خوارج و نواصب بسیار بودند، و طهارت خانه نبود که به آن جا روند، اکثر اوقات در شبها در راهها قضای حاجت می کردند، و چند چاهی که در آنجا بود همه از آن چاهها آب می کشیدند، و می خوردند، و غسل و وضو می کردند، و این وسواسها، و طهارت یقینی از شیطان به همرسید که مردمان را از عبادت الهی باز آورد، تا دشمن همه عالم شوند، و حکم به نجاست همه کس کنند، و همه کس دشمن ایشان شوند. مجملا طهارت و نجاست حقیقت واقعی ندارد، بلکه تکلیف ظاهریست، و تا علم به نجاست بهم نرسد که تواند قسم خوردن که اینجا نجس است حکم به نجاست نمی توان کردن و اللَّه تعالی یعلم.

[وضو ساختن از آبی که از اعضای وضو ریخته باشد]

(و لا باس بالوضوء بالماء المستعمل و کان النّبیّ صلی اللَّه علیه و آله اذا توضّأ اخذ النّاس ما یسقط من وضوئه فتوضّأوا به) و در تهذیب به جای فتوضّأوا فیتوضّئون به است یعنی باکی نیست وضو ساختن از آبی که از اعضای وضو ریخته باشد، و مقرر بود که چون حضرت سید المرسلین صلی اللَّه علیه و آله وضو می ساختند مردمان آب وضو آن حضرت را تیمنا و تبرکا برمی داشتند، و وضو می ساختند.

و این حدیث را شیخ مسندا از زراره روایت کرده است، و چون کتاب زراره نزد صدوق بوده است، ظاهرش آنست که صدوق از آنجا نقل کرده باشد، یا از کتاب بزنطی، و در سند شیخ ضعفی هست به احمد بن هلال، و ظاهر آنست که احمد از این کتب روایت می کند، و لهذا ارباب حدیث اعتماد نموده اند بر مرویات او از

کتاب مشیخه حسن ابن محبوب، و کتاب نوادر ابن ابی عمیر.

و غرض از نقل این خبر رد است بر سنیان که اکثر ایشان آب غساله وضو را نجس می دانند، با آن که خود نقل کرده اند این را که آب وضوی آن حضرت را بواسطه تیمن می بردند، و اگر نجس می بود حضرت البته ایشان را منع می فرمودند، و اگر آب وضوی آن حضرت پاک بود، و آب وضوی مردم نجس هر آینه می بایست یک بار بفرمایند که نجس است، و از آن اجتناب بکنید، حتی آن که بسیار حدیثی بر آن حضرت بستند، و در یکی از کتب حدیث ایشان نیست که حضرت حکم به نجاست کرده باشد، یا اجتناب از آن کرده باشد.

[آبی که که شخصی به آن آب وضو ساخته باشد]

(و الماء الّذی یتوضّأ به الرّجل فی شی ء نظیف فلا باس ان یاخذه غیره فیتوضّأ به، فامّا الماء الّذی یغسل به الثّوب، او یغتسل به من الجنابه، او تزال به نجاسه فلا یتوضّأ به) و آبی که که شخصی به آن آب وضو ساخته باشد در ظرف پاکیزه، پس باکی نیست که شخصی دیگر از آن

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه