لوامع صاحبقرانی، مقدمه، ص: 1 صفحه 249

صفحه 249

تاویلات وقتی در کار است که حدیثی دیگر نباشد و پیش گذشت احادیث بسیار که دلالت بر طهارت آب چاه می کرد و این دو حدیث نیز مثل آنهاست و ممکن است که صدوق چاه را با این نجاسات نجس داند و به سبب مردن حیوان نجس نداند مگر وقتی که از هم به پاشد و نجاسات اندرونی بیرون آید چنانکه در پیش اشاره به آن شد.

[هر گاه عذره آدمی در چاه افتد]

(و متی وقعت فی البئر عذره استقی منها عشر دلاء فان ذابت فیها استقی منها اربعون دلوا إلی خمسین دلوا) و هر گاه در چاه افتد عذره آدمی ده دلو دلو آب بکشند پس اگر از هم به پاشد در چاه چهل دلو بکشند تا پنجاه دلو بکشند به نحوی که در سگ گذشت و روایت قوی است و در آن واقع است چهل یا پنجاه و نه تا پنجاه و اگر چه در روایت ضعفی است علما به

آن عمل کرده اند و قایل به پنجاه شده اند که بیشتر بهتر و پیش گذشت در صحیحه ابن بزیع که چند دلوی می کشند و یا چیزی نمی کشند و در صحیحه علی ابن جعفر نیز گذشت الحال پس اظهر استحباب نزح است و چند دلو که اقلش سه است کافیست و باین روایت عمل نمودن بهتر است و اللَّه تعالی یعلم.

[در حریم چاه ]

(و البئر اذا کان إلی جانبها کنیف فان کانت الارض صلبه فینبغی ان یکون بینهما خمسه اذرع و ان کانت رخوه فسبعه اذرع) و چاه هر گاه در جانب آن آن خانه باشد که چاله اش به آب رسیده باشد پس اگر زمین سخت باشد سزاوار آنست یعنی سنت است که در میانه چاه و چاله پنج زرع باشد به گز دست و اگر زمین سست باشد پس سنت هفت کز است و همین مضمون را کلینی در روایت قوی نقل کرده است و به جای صلبه کوه گفته است. به جای رخوه سهل گفته که دامن کوه باشد و صدوق چنین فهمیده است که حضرت صلوات اللَّه علیه بر سبیل مثال گفته است و علما متابعت او کرده اند و ممکنست که روایتی دیگر به صدوق رسیده باشد به همین عبارت که نقل کرده باشد آن را.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه