لوامع صاحبقرانی، مقدمه، ص: 1 صفحه 497

صفحه 497

وارد است که به حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه عرض نمودم که چه می فرماید در خون کیک حضرت فرمودند که باکی نیست عرض کردم که گاه هست که بسیار است حضرت فرمودند که هر چند بسیار باشد ضرر ندارد.

و هم چنین حلبی روایت کرده است از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه که خون کیک ضرر ندارد و روایتی دیگر وارد شده است که خون پشه ضرر ندارد و اگر نباشد در جامه و بدن بهتر است.

[نجاست آن چه نماز در آن تمام نیست ]

(و من اصاب قلنسوته او عمامته او تکّته او جوربه او خفّه منیّ او بول او دم او غائط فلا بأس بالصّلاه فیه و ذلک لأنّ الصّلاه لا تتمّ فی شی ء من هذا وحده) و کسی که برسد به کلاه او، یا دستار او، یا بند زیر جامه او، یا جوراب او، یا موزه او منی، یا بول، یا خون، یا غایط پس باکی نیست که نماز در اینها بکند از جهت آن که نماز در هیچ یک از اینها به تنهایی تمام نمی شود یعنی ستر عورتین به هیچ یک از اینها به تنهایی نمی توان کرد.

و این علت در حدیث وارد شده است پس هر چه به آن ستر عورتین نتوان کرد

اگر نجس باشد نماز می توان کرد، و عمامه را صدوق زیاد کرده است بر علما به اعتبار آن که به هیئتی که پیچیده است ستر عورتین نمی توان کرد، و آن بی وجه است.

و حق آنست که عمامه این حکم ندارد، و اگر به صدوق رسیده باشد حدیثی و قایل شده باشد باین حکم بر دیگران که آن حدیث به ایشان نرسیده است حجه نیست و در این که در چیزی که نماز در او تمام نشود اگر نجس باشد نماز صحیح است و روایات بسیار وارد شده است و کسی در آن خلاف نکرده است پس اگر چاقشور نجس باشد نماز می توان کرد و اگر بند آن را بر آن دوخته باشند نمی توان کرد از آن جهت که می توان بعنوان قیضه بستن و عورتین را به آن پوشانیدن، و آن چه واجبست از ستر عورتین ستر حلقه دبر است با ذکر و خصیتین و از ناف تا زانو مستحب مؤکد است.

[حکم نجاست غیر مسری ]

(و من وقع ثوبه علی حمار میّت فلیس علیه غسله و لا بأس بالصّلاه فیه) و کسی که جامه اش بر الاغ مرده افتد و ملاقی آن شود به یبوست واجب نیست بر او که جامه را بشوید و باکی نیست که در آن نماز کند و همین مضمون در حدیث صحیح علی بن جعفر وارد است.

و جمعی از علما ملاقات با میته را به یبوست موجب نجاست می دانند به اعتبار روایات مطلقی که وارد شده است که ملاقی میت را بشویند و محمولست بر آن که ملاقات به رطوبت کرده باشد. و حدیث سگ مرده نیز خواهد آمد که ملاقی آن نجس نیست. و صدوق

که این عبارت را مطلق ذکر کرده است ظاهرا مرادش اینست که اگر ملاقات به رطوبت کرده نیز پاک است چنانکه پیشتر گذشت و لیکن حمل کلامش بر یبوست اولی است.

(و لا بأس ان یمسّ الرّجل عظم المیّت اذا جاز سنه) و باکی نیست که کسی دست به استخوان مرده بمالد هر گاه یک سال بر آن گذشته باشد و این مضمون حدیثی است که شیخان از اسماعیل جعفی روایت کرده اند و در سند ایشان جهالتی هست و لیکن سند صدوق بکتاب او صحیح است و در این دغدغه نیست که بعد از یک سال استعمال می توان کرد و لیکن از مفهوم حدیث در می آید که پیش از یک سال استعمال نتوان کرد.

و مخالفت دارد با احادیث بسیاری که وارد شده است در آن که هر چه حیات در آن حلول نکرده است از میته پاکست مانند مو، و کرک، و پشم، و شاخ، و استخوان دندان، و سم، و پر، و پنیر مایه پس این خبر مفهومش را اعتبار نباید کرد.

و محتمل است که تقیه از عامه باشد که جمعی از ایشان می گویند که تا استخوان چربی دارد نجس است حضرت فرموده باشند که یک سال که بگذرد چربی نمی ماند، یا آن که مراد استخوانهایی باشد که در صحراها افتاده است و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه