- [تشکر از بانی نشر] 1
- شرح واقعه مشرف شدن 1
- مقدمه 1
- جلد اول 1
- ترجمه مختصری از شرح حال مؤلف و مقام والای أو 1
- فائده أولی در فضیلت علم و علماست 10
- اشاره 10
- [مقدمه ] 10
- فائده دویّم در وجوب طلب علم است 16
- فائده سیّم در علومی است که تعلم آن لازم است یا مستحسن 19
- فائده چهارم در بیان علوم اهل بیت حضرت سید المرسلین صلوات اللَّه علیهم 28
- فائده پنجم وجوب رجوع است در همه علوم به ائمه معصومین صلوات اللَّه علیهم 38
- فائده ششم در اوصاف علمای دینی است که از ایشان اخذ علم توان نمود 40
- فائده هفتم در بیان اختلاف أخبار و جمع میان اینهاست: 51
- فائده هشتم در اجازه است 59
- فائده نهم در تعلیم و تعلم و آداب آن و ثواب آنست. 70
- فائده دهم در مذمت اجتهاد و آراء باطله است: 80
- اوّل خبر متواتر 91
- فائده یازدهم در اصطلاحات حدیث است 91
- اشاره 91
- دویم خبر محفوف به قرینه است 91
- سیم خبر واحد است، 92
- و ایضا خبر واحد منقسم می شود به اقسام بسیار نزد عامه، 93
- پنجم ضعیف است: 95
- سیم موثق: 95
- اول صحیح: 95
- اما موافق اصطلاح متأخرین از زمان علامه، 95
- دویم خبر حسن است: 95
- چهارم خبریست: که یک ممدوح داشته باشد یا بیشتر و یک موثق بد مذهب 95
- اشاره 95
- اشاره 99
- فائده دوازدهم بدان که علم بهترین عبادات است: 99
- وجوه اعجاز قرآن بسیار است: 111
- اول: فصاحت الفاظش 111
- دویم: قوانین 111
- سیم: اخبار از مغیباتش از اخبار انبیا و سلف، 111
- چهارم: اخبار از مغیبات آینده اش 111
- پنجم: اشتمال قرآنست بر علوم اولین و آخرین 112
- هفتم: خواص سور و آیات قرانی است 113
- ششم: اشتمال قرآنست بر شریعت مقدسه 113
- هشتم: آن که هر چند بیشتر خوانند رغبت به آن بیشتر می شود 113
- [مقدمه المؤلف ] 116
- [توضیح معنای بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم ] 116
- در شروع بشرح کتاب من لا یحضره الفقیه 116
- [خطبه المؤلف ] 129
- [باب المیاه: و طهرها و نجاستها] 183
- اشاره 183
- [آیات مربوط به آب ] 183
- [آب پاک و پاک کننده است ] 185
- [استعمال آب مشکوک اشکالی ندارد] 189
- [بیان مقدار کر] 190
- [طهارت با آب گلاب ] 194
- [وضو ساختن به آبی که به آتش گرم شده باشد اشکالی ندارد] 196
- [میته و خون و بول و عذره و خمر آب را نجس می کند] 196
- [قی ء طاهر است ] 201
- [سؤر حلال گوشت پاک است ] 202
- [اگر وزغ در ظرفی افتد یا داخل شود و بیرون آید آن آب را باید ریخت.] 204
- [اگر سگی در آب افتد، یا از آب بخورد] 204
- [آبی که گربه از آن خورده باشد] 206
- [آبی که خود به خود گندیده باشد] 206
- [وضو ساختن از سؤر یهودی و نصرانی و ولد الزنا] 207
- [آبی که در آن اسب، و استر، و الاغ، بول می کنند و سگان از آن می خورند، و جنب در آنجا غسل می کند] 210
- [طهارت از بول در بنی اسرائیل ] 211
- [پوست خوکی که او را دلو کنند و آب بکشند] 213
- [وضو ساختن از بازمانده جنب و حائض ] 214
- [وضو یا غسل از آبی که متغیر باشد به نجاست ] 214
- [اگر شخصی داخل حمام شود و ظرفی نداشته باشد که از آنجا آب بردارد] 215
- [وضو ساختن از بازمانده آب وضوی جماعت مسلمانان ] 217
- [اگر مسلمانی در حمام با ذمی مجتمع شوند اول مسلمان غسل بکند] 219
- [جایز نیست وضو و غسل کردن به غساله حمام ] 219
- [آبی که در حمام جمع می شود از آب غسل مردم اگر به جامه رسد] 220
- [آبی که که شخصی به آن آب وضو ساخته باشد] 221
- [وضو ساختن از آبی که از اعضای وضو ریخته باشد] 221
- [سؤر حیوان حلال گوشت ] 224
- [آبی که مرغ خانگی از آن خورده باشد آیا نجس است چون عذره می خورد] 224
- [وضو با آبی که از آن خورده باشد باز یا چرخ یا شاهین ] 225
- [اگر شخصی خون از بینی او بیاید پس بتکاند آن را پس آن خون قطره ها خرد شود و به ظرف برسد] 225
- [ماکیان و مرغ پرنده و امثال اینها هر گاه بر عذره راه روند و پای اینها نجس شود] 226
- [اگر در مشک بزرگ آب موشی بیفتد] 226
- [اگر موشی یا غیر آن از حیوانات در چاه آبی بیفتد و بمیرند و از آن آب خمیر کنند] 228
- [اگر موشی در خم روغن یا عسل یا آرد بافتد] 229
- [اگر موشی داخل خمی از روغن شود و موش را درآورند پیش از آن که بمیرد] 230
- [موش و سگ هر گاه از نانی بخورند یا بو کنند] 231
- [وضو ساختن از حوضهائی که در آنجا بول می کنند] 231
- [جایز نیست وضو ساختن به شیر] 232
- [اگر شخصی غسل کند از گودی که آب در آنجا باشد و کم از کر باشد] 232
- [وضو ساختن از نبیذ] 232
- [آب استنجاء] 234
- [اگر حیوان مرده در آب روان باشد] 236
- [آب ایستاده که مردار در آنجا باشد] 237
- [ترشح آب غسل جنب ] 238
- [باکی نیست که جنب دست در اندرون خم کند و بدست آب از آنجا بردارد] 238
- [کسی که جنب شود در سفری و یافت نشود مگر برف ] 238
- [مرد و زن از یک ظرف غسل کنند] 239
- [منزوحات بئر] 239
- [انسان ] 239
- [اگر موشی در چاهی افتد و بمیرد و از هم نپاشد] 243
- [اگر سگی در چاه افتد و بمیرد] 244
- [اگر الاغی در چاه افتد و بمیرد] 244
- [اگر گربه در چاه افتد] 245
- [اگر مرغ خانگی یا خروس یا کبوتر در چاه بمیرد] 245
- [اگر چند قطره خون در چاه ریزد] 246
- [اگر شتر یا گاو نری در چاه بمیرد] 246
- [مردی که بالغ باشد در چاه بول کند] 247
- [اگر کودکی که غذای او بر شیرش غالب باشد بول کند در چاه ] 247
- [اگر در چاه افتد زنبیلی از فضله آدمی ] 248
- [در حریم چاه ] 249
- [هر گاه عذره آدمی در چاه افتد] 249
- [هر گاه چیزی در چاه افتد و بوی آب را متغیر سازد] 252
- [وضو با آب گرم ] 254
- [وضوی با آب نجس ] 255
- [اگر قطره خمر یا نبیذ از شرابهای دیگر در خمیری افتد] 255
- [غسل جنابت در باران ] 256
- [وضو با سؤر موش ] 257
- [اگر وزغ در چاه افتد از آن سه دلو آب می کشند] 258
- [حکم وقوع سرگین در چاه ] 262
- [اگر گوسفندی یا چیزی که در جثه مثل گوسفند باشد در چاه بمیرد] 262
- [چاهی که داخل می شود در آن چاه آب راه و در آن آب هست بول و عذره آدمی و بولهای حیوانات ] 263
- [جایز نیست که شخصی بول کند در آب ایستاده ] 265
- [حضرت رسول از همه کس احترازش از بول بیشتر بود] 266
- باب ارتیاد المکان للحدث و السّنّه فی دخوله و الاداب فیه إلی الخروج منه 266
- اشاره 266
- [بول کردن در آب ایستاده سبب فراموشی است ] 266
- [دعای هنگام وضو] 267
- [و هرگز کسی مدفوع پیامبر را ندید] 270
- [آداب تخلی ] 271
- [مواضع کراهه تخلی ] 278
- [اکرام کردن نان ] 281
- [نهی فرمودند که شخصی بول کند در هوا از پشت بام یا جای بلندی ] 283
- [غسل در میان آن خانه که در آنجا بول می کنند] 284
- [استنجا به دست راست کردن از جفاست ] 284
- [هر گاه شخصی خواهد که استنجا کند چگونه بنشیند] 286
- [هر گاه شخصی بول کند دست راست خود را به ذکرش نرساند] 287
- [بسیار نشستن و مکث کردن در ادب خانه سبب بواسیر است ] 287
- [ذکر هنگام تخلی ] 288
- [ذکر اللَّه حسن علی کل حال ] 290
- [جایز نیست کسی داخل خلا شدن با انگشتری که بر آن اسم خدای تعالی باشد] 296
- [هر گاه انگشتری داشته باشد که نگینش از سنگ ریزه چاه زمزم باشد در حال استنجا از دست بیرون آورد] 297
- [چون فارغ شود و قضای حاجت او بشود بگوید که شکر مر خداوند را] 298
- [استنجای غایط آنست که سه سنگ پاک بمالند] 299
- [جایز نیست استنجا به سرگین و استخوان کردن ] 299
- [اولین استنجاء به آب ] 300
- [مقدار استنجاء] 302
- [کسی که نماز کند و بعد از نماز به خاطرش رسد که استنجا بول نکرده بود] 308
- [کسی که فراموش کند استنجای غایط را تا نماز کند] 309
- [استنجاء غایط به سنگ و کهنه و کلوخ ] 310
- [مکروه است حرف زدن در حالت بول و غایط] 311
- [مبالغه در شستن مطلوب است ] 312
- [جایز نیست قضای حاجت در سایه ای که قافله در آنجا منزل می کند] 313
- [کسی که بول او منقطع نشود] 315
- [کسی که بول کرده باشد و غایط نکرده باشد استنجای غایط بر او واجب نیست ] 316
- [حضرت را صلوات اللَّه علیه که از خواب بیدار می شدند پس وضو می گرفتند] 317
- [کسی که وضو بسازد و بعد از آن بادی از او بیرون آید] 317
- اشاره 318
- اشاره 318
- باب وقت وجوب الطهور 318
- [آیات ] 318
- باب اقسام الصلاه 318
- [نماز سه جزو دارد] 318
- [واجبات نماز هفت است ] 324
- [روایات ] 324
- باب فرایض الصلاه 324
- باب افتتاح الصلاه و تحریمها و تحلیلها 324
- [غسل یک صاع آب و از جهت وضو یک مد آب می باید] 325
- باب مقدار الماء للوضوء و الغسل 325
- اشاره 325
- [رسول خدا با زوجه خود با پنج مد آب که در یک ظرف بود غسل کردند] 331
- [ناچار است در وضو از سه کف آب ] 332
- باب صفه وضوء رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله: 333
- اشاره 333
- [نحوه وضوی پیامبر از زبان امام باقر ع ] 335
- [مسح بر نعلین عربی ] 346
- [وضوی حضرت رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله یک بار یک بار بود] 347
- [احادیث دو مرتبه ] 351
- [تجدید وضو] 359
- اشاره 361
- باب صفه وضوء امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه: 361
- [وضوی امیر المؤمنین از زبان امام صادق ع ] 361
- [امیر المؤمنین در وضو از کسی کمک نمی گرفت ] 375
- [حضرت امیر المؤمنین وقتی که می خواستند که وضو بسازند این دعا می خواندند] 377
- [امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه مسح کشیدند بر نعلین عربی ] 377
- [بیان حد اعضای وضو] 378
- اشاره 378
- باب حد الوضوء و ترتیبه و ثوابه: 378
- [بیان ترتیب اعضاء وضو] 389
- [جایز نیست مسح کشیدن بر عمامه و کلاه ] 398
- [هر گاه زن وضو سازد مقنعه خود را بردارد] 405
- [ثواب الوضوء] 408
- [باکی نیست که شخصی به یک وضو نمازهای شب و روز را به جا آورد] 411
- [ثواب وضو] 412
- باب السواک: 415
- اشاره 415
- [تأکید بر مسواک ] 415
- [رعایت حق زنان ] 416
- [مسواک و حجامت و خلال ] 417
- [در مسواک کردن دوازده فاید اخروی و دنیوی هست ] 430
- باب عله الوضوء: 431
- باب حکم جفاف بعض الوضوء قبل تمامه 438
- اشاره 443
- [نماز بدون وضو حرام است ] 443
- باب فی من ترک الوضوء او بعضه او شک فیه 443
- [هشت کسند که نماز ایشان مقبول الهی نیست ] 444
- [کسی که بی وضو نماز کرده باشد از روی فراموشی ] 446
- [شخصی که در حال وضو می ماند جزوی از روی او که آب به آن نرسیده باشد] 454
- [هر گاه فراموش کنی مسح سر را] 455
- [کسی که بعد از وضو شک در اعضاء وضو کند] 457
- [کسی که یقین در وضو و حدث داشته باشد و نداند که کدام یک پیشتر است ] 458
- باب ما ینقض الوضوء 464
- اشاره 464
- [ناقض وضو آن چیزی است که از دو طرف زیر بیرون آید] 464
- [کسی که ناخنهای خود و شارب موی سر و ریش بگیرد اینها وضو را نمی شکند] 469
- [شخصی که بخواب رود نشسته آیا بر او وضو واجبست ] 471
- [خواندن شعر وضو را نمی شکند] 471
- [بوسیدن، و دست به بدن زن مالیدن و در دست مالیدن به فرج ایشان وضو نیست ] 472
- [در باره سلس البول ] 473
- [حکم رطوبت مشتبه ] 474
- اشاره 477
- باب ما ینجس الثوب و الجسد 477
- [مذی سبب وضو نیست و جامه را نجس نمی کند] 477
- [آبهائی که از انسان خارج می شود] 478
- [لباس نجس انسان را جنب نمی کند] 479
- [حکم عرق جنب از حرام ] 481
- [حکم عرق زن حائض ] 481
- [جامه که نجس شده باشد به بول اگر آن را در آب روان بشویند یک مرتبه آن را می شویند] 482
- [شخصی که محتلم شود و جامه اش نجس شود و جامه دیگر نداشته باشد] 482
- [حکم پاک کردن فرش و امثال آن ] 485
- [شک و وسواس در خروج بول ] 486
- [حکم آب استنجا] 486
- [زنی که یک لباس بیشتر ندارد] 486
- [حکم بول چهارپایان و دیگر حیوانات حلال گوشت ] 487
- [حکم آثار نجاست پس از شستن ] 491
- [خون کمتر از درهم ] 492
- [حکم شک در نجاست ] 495
- [حکم خون غیر جهنده ] 496
- [نجاست آن چه نماز در آن تمام نیست ] 497
- [حکم نجاست غیر مسری ] 497
- [نماز کردن در جامه که شراب به آن ریخته باشد] 499
- [کسی که بول کند و اندکی از بول برانش بچکد و فراموش کند و نماز کند] 501
- [نماز کردن در خانه ای که شراب باشد] 501
- [نجاست غیر مسری ] 502
- [خون قروح و جروح ] 502
- [غسل جنابت فی نفسه واجب است ] 504
- باب العله التی من اجلها وجب الغسل من الجنابه و لم یجب من البول و الغائط 504
- [به چه جهت امر به غسل جنابت شده، و از جهت غایط و بول نه ] 507
- [اغسال مستحب ] 510
- باب الاغسال 510
- [غسل جنابت و حیض در کیفیت مساویند] 515
- [در روایتی واقع شده است که هر جا وزغی را بکشد غسل بر او لازم است ] 517
- [غسل جمعه و جنابت و استحاضه ] 519
- [وارد شده است که هر که بقصد دیدن مصلوب برود و او را ببیند غسل بر او واجبست ] 519
- [بقیه غسلهای واجب و مستحب ] 521
- [غسل نفاس واجب است ] 521
- [غسل توبه ] 528
- [غسل جنابت از وضو کافی است ] 535
- [تنها وجوب غسل جنابت از قرآن استفاده می شود] 535
- [آداب غسل جنابت ] 536
- باب صفه غسل الجنابه 536
- [اکل جنب در حال جنابت سبب فقر است ] 540
- [خواب در حال جنابت ] 541
- [شخصی که بی لنگ غسل کند و کسی او را نبیند] 542
- [وجوب غسل به دخول حشفه ] 542
- [رطوبت مشتبه بعد از غسل ] 545
- [احتلام زن در خواب ] 549
- [هر گاه جنبی سر به آب فرو برد یک مرتبه ] 550
- [جنب همه قرآن را بخواند بغیر از چهار سوره عزیمه ] 551
- [کسی که در روزی یا شبی چند مرتبه جنب شود کافی است او را یک غسل مگر آن که غسل بکند] 551
- [کسی که جنب باشد یا بی وضو باشد پس مس قرآن نکند] 552
- [جایز نیست حایض و جنب را که داخل مسجد شوند مگر بعنوان گذشتن ] 556
- [هر گاه زنی خواهد که غسل جنابت کند حائض شود] 558
- [باکی نیست که جنب خضاب کند و رنگ به بندند] 559
- [باکی نیست که جنب در مسجد خواب کند یا بگذرد] 560
- [جنب می تواند در اول شب بخواب رود تا آخر شب ] 561
- [کسی که جنب شود در زمینی که نیابد در آن زمین مگر آب بسته ] 562
- [باکی نیست که در غسل موالات نباشد] 564
- [اگر حدثی صادر بعد از آن که سر را شسته باشی پیش از آن که بدنت را بشویی پس اعاده کن غسل را] 565
- [رعایت ترتیب در غسل ] 566
- [اولین خونی که بر زمین ریخت ] 568
- [حیض در لغت و اصطلاح ] 568
- باب غسل الحیض و النفاس 568
- [حیض در اول خلقت ] 569
- [کمترین زمان حیض سه روز است ] 571
- [حضرت فاطمه صلوات اللَّه علیها مثل شما زنان نیست که او خون حیض و نفاس ببیند] 571
- [زنان بهشت حیض نمی شوند] 571
- [محرمات بر حائض ] 572
- [اگر خون از ده روز درگذرد] 573
- [اقل ایام طهر ده روز است ] 574
- [و حایض غسل می کند به نه رطل ] 575
- [هر گاه زن در ایام عادت حیض خون زرد ببیند] 576
- [جایز نیست حایض را که حنا بر دست و پا گذارد] 578
- [فرزند در شکم مادر روزی او چه چیز است؟] 578
- [زن آبستن هر گاه خون ببیند] 580
- [بر حایض واجب است که قضای روزه بکند] 581
- [جایز نیست که جنب و حایض نزد تلقین احتضار میت حاضر شوند] 584
- [هر گاه زنی سال او پنجاه شود بعد از آن حیض نمی بیند] 585
- [زنی اول مرتبه خون ببیند و عادتی او را حاصل نشده باشد] 586
- [قرئ که حق سبحانه و تعالی فرموده است سه طهر است ] 588
- [هر گاه پاک شود از خون حیض در وقت نمازی و تأخیر کند غسل را تا وقت نماز دیگر] 589
- [زنی که پاک شود از حیض در وقت عصر واجب نیست که نماز ظهر را بکند] 589
- [اگر زنی دو رکعت نماز ظهر بگذارد و خون حیض بیاید] 590
- [هر گاه زنی در نماز باشد و گمان کند که حایض شده است ] 591
- [اگر چند ماه خون نبیند] 592
- [اگر خون یک ماه بند آید] 592
- [بر حایض واجب نیست که بعد از حیض بشوید جامهائی را که در حالت حیض پوشیده باشد] 594
- [جایز نیست جماع کردن زن در حالتی که حایض باشد] 595
- [اگر زن پاک شده باشد پیش از غسل فرجش را بشوید بعدا جماع کند] 596
- [کفاره وطی حائض ] 597
- [استبراء کنیز] 601
- [هر گاه زن خواهد که غسل حیض کند بر او لازمست که استبرا کند] 601
- [هر گاه زن زردی ببیند به صفت خون حیض نباشد] 602
- [اگر بر زن مشتبه شود خون حیض و خون جراحت رحم ] 603
- [اگر بکارت زنش را ببرد و خونش بند نشود و نداند که آن چه می آید خون حیض است یا خون بکارت ] 604
- [خون بکارت از لبهای فرج در نمی گذرد] 605
- [صفات خون حیض ] 605
- [هر گاه زنی پنج روز خون ببیند و پنج روز پاکی ] 606
- [زن حایض هر گاه در سفر باشد و پاک شود و آب آن قدر نداشته باشد که از برای غسلش کافی باشد] 608
- [بر زن جایز نیست نگاه به فرج دیگری کند] 609
- [هر گاه زنی ادعا کند که در یک ماه سه حیض دیده ام و عدّه ام سرآمده است آیا می شنوند از او] 611
- [زنان حضرت صلی اللَّه علیه و آله وقتی که حایض می شدند نماز نمی کردند] 611
- [باز کردن مو هنگام غسل ] 612
- [استشهاد به فعل همسران پیامبر] 613
- [و هر گاه زنی بزاید و خونش آید ده روز ترک نماز می کند] 613
- [اصحاب ما روایت کرده اند که چهل روز ترک نماز می کند] 615
- [چون اقل حیض سه روز است و اکثرش ده روز است ] 615
- باب التیمم 616
- [آیه تیمم ] 616
- [زنی که یک روز یا دو روز در زاییدن داشته باشد یا بیشتر و زردی یا خون بیند نماز را چه کند؟] 616
- [بیان وجه احکام وضو و تیمم ] 617
- [تیمم عمار] 619
- [پس هر گاه شخصی خواهد که تیمم بدل از وضو کند] 620
- [شخصی که جنب شود آب را تیمم می کند، چون بیابد آب را پس غسل کند و اعاده نکند نماز را] 622
- [هر گاه شخصی تیمم داشته باشد و به آب رسد و وضو یا غسل نکند] 626
- [اگر کسی بیابد آب را در وقتی که داخل نماز شده قطع کند نماز را و وضو بسازد] 627
- [کسی که تیمم کند و چون خواهد که شروع در نماز کند آب بهم رسد] 628
- [اگر شخصی آب بهم نرسد و وقت نماز شود و تیمم کند و دو رکعت نماز بگذارد و بعد از آن آب بهم رسد] 629
- [تیمم بدل از وضو و بدل از غسل جنابت و بدل از غسل حیض آیا مساویند] 631
- [شخصی که بر بدن او دملها و جراحتها باشد و جنب شود] 632
- [شخصی که شکم رو داشته باشد یا عضوی از اعضای او شکسته باشد ایشان را امر به تیمم می کنند] 633
- [شخص جنب شده بود و آبله داشت او را غسل دادند و مرد] 634
- [اگر جنب خوف هلاک داشته باشد به سبب سرما تیمم کند] 635
- [شخصی که در سفر باشد و تیمم کند و نماز کند بعد از آن به آب رسد و اندکی از وقت مانده باشد] 635
- [ای ابو ذر صعید که تیمم ترا کافیست ده سال ] 636
- [هر گاه جنب شود شخصی در سفر و بقدر وضو آب داشته باشد تیمم کند و وضو نگیرد] 637
- [غسل جنابت مقدم بر غسل میت است ] 640
- [غسل جنابت بر وضو مقدم است ] 642
- [خائف از مرض تیمم می کند] 644
- [کسی که در مجامع روز جمعه یا روز عرفه باشد و نتواند به سبب کثرت مردمان که از مسجد بیرون رود] 646
- [کسی که تیمم کند و آب داشته باشد و فراموش کرده باشد که آب دارد] 647
- [هر که محتلم شود در یکی از مساجد بیرون آید و غسل کند مگر آن که در مسجد الحرام یا در مسجد سید المرسلین باشد] 647
روز چهل روز تا پنجاه روز ترک نماز می کند و دور نیست که مراد حضرت اخبار از حال
سنیان باشد که ایشان چنین می کنند.
و در روایت موثقی چهل روز وارد شده است و در روایت ضعیفی وارد شده است که حدی ندارد یعنی تا پاک شود. و در روایت ضعیفی چهل تا پنجاه وارد شده است و شک نیست در آن که محمول است این روایات بر تقیه چون روایات متواتره بر خلاف اینها وارد شده است.
[زنی که یک روز یا دو روز در زاییدن داشته باشد یا بیشتر و زردی یا خون بیند نماز را چه کند؟]
(و روی عمّار بن موسی السّاباطیّ عن ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه قال سألته عن امرأه اصابها الطّلق الیوم و الیومین و اکثر من ذلک تری صفره او دما کیف تصنع بالصّلاه؟ قال تصلّی ما لم تلد فان غلبها الوجع صلّت اذا برئت) و بسند موثق سؤال کرد عمار از آن حضرت صلوات اللَّه علیه از زنی که یک روز یا دو روز در زاییدن داشته باشد یا بیشتر و زردی یا خون بیند نماز را چه کند؟ حضرت فرمودند که نماز می کند تا نزاییده است اگر وجع بر او غلبه کند و نماز را نکند بنا مشروع وقتی که به شود قضا کند. چون خلافی نیست ظاهرا میان علمای ما که نفاس با ولادت می باشد یا بعد از آن و هر چه بیش از ولادت آید اگر زرد باشد استحاضه است. و اگر سیاه یا سرخ باشد و سه روز نشود آن نیز استحاضه است. و اگر سه روز بشود و به صفت حیض باشد و در ایام حیض یا قریب به آن باشد ظاهرا حیض باشد چنانکه گذشت که حیض با حمل جمع می شود.
و جمعی در اینجا شرط کرده اند که می باید اقل طهر به همرسد میان حیض و نفاس چون نفاس حکم حیض
دارد، و چون این فرض نادر بود حضرت حکم فرمودند که نماز می کند و ممکن است که حکم حضرت صلوات اللَّه علیه از این جهت باشد که شرایط فوق نیز نادر است و اگر خونی آید بیش از یک روز و دو روز نمی آید و اللَّه تعالی یعلم.
باب التیمم
[آیه تیمم ]
(قال اللَّه عزّ و جلّ وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضی أَوْ عَلی سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ، أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ مِنْهُ ما یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
«1» بابی است در بیان تیمم و احکام آن حق جل و عز می فرماید بعد از بیان وضو و غسل که مذکور شد و اگر بوده باشید بیمار یا مسافر و آمده باشد کسی از شما از زمین کو که بواسطه بول و غایط رفته باشید و گاه هست که آنها دست بهم نمی دهد و بادی جدا می شود که حدث اصغر از شما واقع شده باشد یا جماع کرده باشید با زنان و نیابید آب را پس تیمم کنید یا قصد کنید صعید خوب را. و مشهور در احادیث آنست که مراد از صعید وجه الارض است که شامل سنگ باشد. و بعضی گفته اند که مراد از آن خاک است و مراد از طیب آنست که نجس و مغصوب نباشد علی المشهور. پس چون دست بر صعید زدید مسح کنید بعضی از روهای خود را که پیشانی باشد یا با جبینین دو طرف پیشانی و بعضی از دستهای خود را از صعید و حق سبحانه و تعالی تیمم را
بدل از وضو و غسل مقرر فرمود از جهت آن که نمی خواهد که کار را بر شما تنگ کند و لیکن