لوامع صاحبقرانی، ج 5، ص: 3 صفحه 227

صفحه 227

( «کان علیّ بن الحسین صلوات اللَّه علیهما اذا احزنه امر لبس ثوبین من اغلظ ثیابه و اخشنها ثمّ رکع فی اللّیل رکعتین حتّی اذا کان فی اخر سجده من سجوده سبّح اللَّه مائه تسبیحه و حمد اللَّه مائه مرّه و هلّل اللَّه مائه مرّه و کبّر اللَّه مائه مرّه ثمّ یعترف بذنوبه کلّها ما عرف منها اقرّ له تبارک و تعالی به فی سجوده و ما لم یذکر منها اعترف به جمله ثمّ یدعو اللَّه عزّ و جلّ و یفضی برکبتیه إلی الارض») این نمازیست دیگر از جهه برآمدن حاجتها منقول است که چون

حضرت سیّد الساجدین را اندوهناک می کرد چیزی دو جامه می پوشیدند از کنده ترین جامها و زبرترین پوششها و در آخر شب دو رکعت نماز می کردند و چون به سجده آخر می رفتند صد مرتبه سبحان اللَّه و صد مرتبه الحمد للّه و صد مرتبه لا اله الا اللَّه و صد مرتبه اللَّه اکبر می گفتند پس اعتراف به گناهانی که هرگز بخاطر مبارکش نرسیده بود می کردند از جهه تعلیم دیگران هر چه را بخاطر داشتند از ترک اولی اگر واقع شده بود و باقی را یک جا اعتراف می نمودند در سجود و دعا می کردند و زانوها را برهنه کرده به خاک می رسانیدند.

صلاه اخری للحاجه

( «روی عن یونس بن عمّار قال شکوت إلی ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه رجلا کان یؤذینی فقال ادع علیه قلت قد دعوت علیه فقال لیس هکذا و لکن اقلع عن الذّنوب و صم و صلّ و تصدّق فاذا کان اخر اللّیل فاسبغ الوضوء ثمّ قم فصلّ رکعتین ثمّ قل و أنت ساجد اللَّهمّ انّ فلان بن فلان قد آذانی اللَّهمّ اسقم بدنه و اقطع اثره و انقص اجله و عجّل له ذلک فی عامه هذا فما لبث ان هلک») و در صحیح منقول است از یونس ممدوح که گفت شکایت نمودم به حضرت امام جعفر

ص: 390

صادق صلوات اللَّه علیه از مردی که مرا آزار می داد حضرت فرمودند که نفرین کن گفتم که نفرین کردم حضرت فرمودند که هر نفرینی مستجاب نمی شود و لیکن خود را از جمیع گناهان باز دار و روزه بگیر و نماز کن و تصدق کن پس چون آخر شب شود وضوی کاملی بساز که هر عضوی را

دو مرتبه آب بریزی یا دعاها را بخوانی پس برخیز یعنی نماز را ایستاده به جا آور و دو رکعت نماز کن و در سجده بگو که خداوندا فلان پسر فلان، نام او و نام پدرش را ذکر کن مرا آزار می دهد خداوندا بدنش را بیمار کن و قطع کن اثرش را که اثری از او نماند و کم کن اجلش را و به زودی او را در این سال مبتلا کن پس اندک زمانی نگذشت که هلاک شد.

صلاه اخری للحاجه

( «روی عمر بن اذینه عن شیخ من آل سعد قال کانت بینی و بین رجل من اهل المدینه خصومه ذات خطر عظیم فدخلت علی ابی عبد اللَّه صلوات اللَّه علیه فذکرت ذلک له و قلت علّمنی شیئا لعلّ اللَّه یردّ علیّ مظلمتی فقال اذا اردت بعدوّ فصلّ بین القبر و المنبر رکعتین او اربع رکعات و ان شئت ففی بیتک و اسال اللَّه ان یعینک و خذ شیئا بما تیسّر فتصدّق علی اوّل مسکین تلقاه قال ففعلت ما أمرنی فقضی لی و ردّ اللَّه علیّ ارضی») این نماز دیگر است از جهه بر آمدن حاجت دفع ظلم منقول است در صحیح از ابن ابی عمیر از ابن اذینه از مرد پیری از قبیله سعد که گفت میان شخصی از اهل مدینه خصومتی به همرسید که خطرش عظیم بود یعنی خوف کشتنش بود پس به خدمت حضرت امام جعفر صلوات اللَّه علیه رفتم و واقعه را عرض نمودم که چیزی بمن یاد دهید که شاید حق مرا بمن پس دهد یا من بحق خود برسم حضرت فرمودند که هر گاه قصد هلاک دشمنی

ص:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه