لوامع صاحبقرانی، ج 5، ص: 3 صفحه 277

صفحه 277

[زکات شتر]

(و روی عمر بن اذینه عن زراره عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه قال

لیس فیما دون الخمس من الابل شی ء فاذا کانت خمسا ففیها شاه

ص: 488

إلی عشر فاذا کانت عشرا ففیها شاتان فاذا بلغت خمسه عشر ففیها ثلث من الغنم فاذا بلغت عشرین ففیها اربع من الغنم فاذا بلغت خمسا و عشرین ففیها خمس من الغنم فاذا زادت واحده ففیها ابنه مخاض إلی خمس و ثلثین فان لم تکن عنده ابنه مخاض فابن لبون ذکر فان زادت علی خمس و ثلثین بواحده ففیها ابنه لبون إلی خمس و اربعین فان زادت واحده ففیها حقّه و انّما سمّیت حقّه لأنّها استحقّت ان یرکب ظهرها إلی ستّین فان زادت واحده ففیها جذعه إلی خمس و سبعین فاذا زادت واحده ففیها ابنتا لبون إلی تسعین فان زادت واحده فحقّتان إلی عشرین و مائه فان زادت علی العشرین و المائه واحده ففی کلّ خمسین حقّه و فی کلّ اربعین ابنه لبون) و در صحیح منقولست که حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه فرمودند که در کمتر از پنج شتر چیزی نیست پس چون پنج شتر تمام می شود یک گوسفند می دهد و چون ده شتر می شود دو گوسفند می دهد و چون پانزده شتر می شود سه گوسفند می دهد و چون به بیست شتر می رسد چهار گوسفند می دهد و چون به بیست و پنج شتر می رسد پنج گوسفند می دهد و چون یکی زیاد شود که بیست و شش شتر شود در آن بنت مخاضی است که مادرش آبستن شده است و یک سالش تمام شده است و پا در دو گذاشته است و تا سی و پنج شتر همین زکات را می دهد و اگر شتر ماده یک ساله پا در دو

نداشته باشد شتر نر دو ساله پا در سه بدهد و چون از سی و پنج یک شتر زیاد شود و سی و شش شتر شود بنت لبونی می باید داد و آن شتر ماده دو ساله پا در سه است یعنی دختر شتری که شیر می دهد مادرش چون غالبا چنین است که بچه دیگر زاییده است و آن را شیر می دهد و تا چهل و پنج بنت لبون می دهد و چون یک شتر زیاده شود و چهل و شش شتر شود پس حقه می دهد که شتر ماده سه ساله پا در چهار است و چرا حقه اش می نامند به اعتبار آن که

ص: 489

قابلیت این دارد که بر او سوار شوند و قابلیت آن نیز دارد که نر بر او کشند و تا شصت شتر که دارد حقه می دهد. و چون از شصت یکی زیاده شود جذعه می دهد که آن شتر ماده چهار ساله پا در پنج است و در این سال فعل [فحل ظ] می شود و نرش بر ماده می جهد و این سال بلوغ شتر است و تا هفتاد و پنج شتر جذعه می دهد و چون یکی زیاد می شود و هفتاد و شش می شود دو شتر ماده دو ساله پا در سه می دهد و تا نود همین را می دهد و چون از نود یکی زیاده می شود دو حقه می دهد تا صد و بیست و چون بر صد و بیست یکی زیاده شود یا بیشتر در هر چهل شتر یک بنت لبون می دهد و هر پنجاه شتر را یک حقه می دهد و اکثر گفته اند که رعایت حال مستحق می باید کرد پس در صد و

بیست و یک سه بنت لبون می دهد و در صد و چهل دو حقه و یک بنت لبون می دهد و در صد و پنجاه سه حقه می دهد و در دویست مخیّر است میان چهار حقه و پنج بنت لبون و ظاهر عبارت روایات تخییر است مطلقا پس در صد و بیست و یک مخیر است میان دو حقه و سه بنت لبون و موافق همین است فقه رضوی و احادیث صحیحه و در حسنه الفضلا در بیست و پنج بنت مخاض است و زیاد شدن یکی بر او نیست تا به آخر و محمولست بر تقیه چنانکه از صحیحه عبد الرحمن بن الحجاج ظاهر می شود و به همین عنوانست رساله اعمش از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه و عمل بر این است زیرا که بر تقدیر صحت حمل بر تخییر می باید کرد و هر گاه به تخییر قایل شویم عمل بحدیث أشهر بهتر خواهد بود و بلکه متعین است بنا بر مقبوله عمر بن حنظله (و کلّ من وجبت علیه جذعه و لم تکن عنده و کانت حقّه دفعها و دفع معها شاتین أو عشرین درهما و من وجبت علیه حقّه و لم تکن عنده و کانت عنده جذعه دفعها و اخذ من المصدّق شاتین او عشرین درهما و من وجبت علیه حقّه و لم تکن عنده و کانت عنده ابنه لبون دفعها و دفع معها شاتین او عشرین

ص: 490

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه