لوامع صاحبقرانی، ج 6، ص: 3 صفحه 123

حق سبحانه و تعالی می خواهم در یافتن آن چه ریخته است یا باسم او تبرّک می جویم خداوندا آن چه ریخته است همه را باز ده پس به خدمت آن حضرت آمدم و سلام کردم فرمودند که معلی توئی گفتم بلی فدای تو گردم فرمودند که بردار آن چه ریخته است و بمن ده پس دیدم که نان بسیاری ریخته است هر چه را می یافتم به حضرت می دادم پس ملاحظه نمودم انبانی بزرگ بود که نتوانستم برداشتن، پر از نان بود گفتم فدای تو گردم من بر سر گیرم حضرت فرمودند که من اولی ام به برداشتن انبان از تو و لیکن با من بیا.

پس در خدمت آن حضرت به سقیفه بنی ساعده رفتیم دیدیم که جمعی همه در خوابند پس حضرت در زیر سر هر یک یا در زیر انداز ایشان یک نان و دو نان می گذاشتند تا همه را گذاشتند و برگشتیم عرض نمودم که فدای تو گردم این جماعت عارفند بحق یعنی شیعه اند حضرت فرمودند که اگر عارف می بودند تعهد نمک ایشان را می کردیم چنانکه می کردند به درستی که حق سبحانه و تعالی از جهه هر چیز خزینه داری مقرر فرموده است از فرشتگان مگر تصدق را که حق سبحانه و تعالی خود خازن آنست

و فرمودند که چون پدرم صلوات اللَّه علیه تصدق می فرمودند و بدست سائل می دادند از او پس می گرفتند و می بوسیدند و می بوییدند و باز در دست سایل می گذاشتند به درستی که صدقه شب غضب پروردگار را فرو می نشاند و گناهان عظیم را محو می کند و صدقه روز مال را بسیار می کند و عمر را زیاد می کند به درستی که حضرت عیسی به کنار دریایی گذشتند یک قرص نان را در آب انداختند بعضی از حواریان گفتند که یا روح اللَّه و یا کلمه اللَّه چرا قوت خود را در آب انداختید حضرت فرمودند که تا جانوری از حیوانات بحر آن را بخورد و ثواب آن نزد حق سبحانه و تعالی عظیم است. و در