- اشاره 1
- [تتمه کتاب الزکاه] 1
- جلد ششم 1
- باب حقّ الحصاد و الجداد 1
- باب الحقّ المعلوم و الماعون 7
- [الخراج ] 14
- اشاره 14
- باب الخراج و الجزیه 14
- [الجزیه ] 17
- باب فضل اصطناع المعروف 33
- باب ثواب القرض 48
- باب ثواب انظار المعسر 50
- باب ثواب تحلیل المیّت 53
- باب استدامه النّعمه باحتمال المؤنه 54
- [بهترین شما سخی ترین ] 55
- باب فضل السّخاء و الجود 55
- اشاره 55
- [سخی بهتر از گناه کار است ] 56
- [چهار چیز مقابل چهار چیز] 57
- [هر که یقین دارد به عوضی سخاوت می کند] 58
- [حسرت در آخرت ] 60
- [بخیل کسی است که زکات واجب را ندهد] 61
- [بخل و شح ] 62
- [چهار چیز از منجیات است ] 65
- [خیر در میانه روی است ] 66
- باب فضل سقی الماء 76
- باب ثواب اصطناع المعروف إلی العلویّه 78
- اشاره 86
- [قیامت و صدقه ] 86
- باب فضل الصّدقه 86
- [صدقه نفی فقر می کند] 86
- [مداوای مریض با صدقه ] 87
- [صدقه هفتاد بلا دفع می کند] 89
- [مریض با دست خود صدقه دهد] 90
- [روز را با صدقه شروع کنید] 91
- [صدقه سر دفع غضب خداوند می کند] 96
- [سائل به شب را رد نکنید] 97
- [صدقه و قرض ] 101
- [صدقه بر ذی رحم افضل است ] 102
- [توسعه بر عیال ] 103
- [از رحمت الهی دور است کسی که بار خود را بر دوش مردمان اندازد] 103
- [اگر ندانی که سائل فقیر است ] 107
- [رد سائل ] 108
- [سه سایل را بدهید و اگر بیشتر بدهید بهتر] 113
- [هر که دری از سؤال بر روی خود بگشاید حق دری از فقر بر روی او گشاید] 116
- باب ثواب صلاه الامام 124
- [کتاب الصوم ] 132
- باب علّه فرض الصّیام 132
- [اسلام بر پنج چیز بنا شده ] 137
- باب فضل الصّیام 137
- [صائم در عبادت خداست و لو خواب باشد] 138
- [روزه امان از آتش است ] 138
- [صوم مخصوص منست و من جزا می دهم به سبب روزه ] 141
- [صدقه دفع شیطان می کند] 143
- [اصل اسلام و فرعه ] 144
- [صایم را دو خوشحالی است ] 147
- [بوی دهان صائم ] 147
- [هر که خالصا للّه عز و جل یک روز در هوای گرم روزه دارد] 147
- [خواب قیلوله برای روزه دار] 148
- باب وجوه الصّوم 149
- اشاره 163
- باب صوم السّنّه 163
- [صوم الدهر] 164
- [روزه رسول اللَّه ] 165
- [سه روز روزه در ماه ] 167
- [ثواب افطاری دادن ] 178
- [روزه عاشورا] 181
- باب صوم التّطوّع و ثوابه من الایّام المتفرّقه 181
- اشاره 181
- [روزه اول ذی حجه ] 184
- [روز نهم ذی حجه ] 186
- [روزه بیست و پنج ذی القعده ] 195
- [بیست و ششم ذی القعده ] 196
- [روزه هیجده ذی الحجه ] 197
- [روزه اول محرم ] 246
- [روزه مستحبی را تا عصر می شود نیت کرد] 249
- باب ثواب صوم رجب 250
- باب ثواب صوم شعبان 264
- [خطبه پیامبر قبل از رمضان ] 273
- اشاره 273
- باب فضل شهر رمضان و ثواب صیامه 273
- [لیله القدر] 281
- [اثر روزه رمضان ] 282
- [کسی که به مسکر افطار کند] 284
- [کسی که رمضان آمرزیده نشود] 285
- [آزادی اسیر در رمضان ] 285
- [نزول قران در رمضان ] 286
- [در رمضان ارزاق تقسیم می شود] 286
- [روزه رمضان قبل از اسلام بر کسی واجب نبود] 288
- باب القول عند رؤیه هلال شهر رمضان 294
- [دعا امام کاظم ع ] 303
- باب ما یقال فی اوّل یوم من شهر رمضان 303
- [دعا امام سجاد ع ] 312
- باب القول عند الافطار 316
- اشاره 318
- باب اداب الصّائم و ما ینقض صومه و ما لا ینقضه 318
- [آیات الصوم ] 318
- [اجتناب از چهار چیز] 330
- [کذب بر خدا و رسول ] 331
- [روزه چشم و گوش ] 331
- [روزه سکوت ] 332
- [جماع در صوم ] 332
- [ماه رمضان و استغفار و دعا] 333
- [شعر مخوان در ماه رمضان ] 334
- [هر بنده که روزه باشد و او را دشنام دهند] 334
- [حجامت روزه دار] 336
- [سرمه کشیدن روزه دار] 338
- [مسواک زدن روزه دار] 339
- [آروغی که بی اختیار بالا آید] 341
- [مضمضه و استنشاق صایم ] 341
- [جایز نیست صایم را که روغن و شیر در بینی چکاند] 343
- [حقنه کردن صائم ] 343
- [باکی نیست که روزه دار دانه به دهن بچه کبوتر کند] 344
- [باکی نیست در چکانیدن دوا در گوش صایم ] 344
- [باکی نیست که طباخ مرق طعام را از زبانش بچشد] 346
- [باکی نیست بوی خوش را در صوم ] 346
- [انگشتری را در دهان می تواند بگیرد] 347
- [احتلام در رمضان ] 348
- [صایمی که دندانش را بکند] 349
- [بوی خوش تحفه روزه دار است ] 349
- [دخول حمام ] 350
- [صایم اگر پیر باشد و زن را ببوسد] 350
- [تماس با زنان ] 353
- [صایم نرگس را نبوید] 356
- باب ما یجب علی من افطر او جامع فی شهر رمضان متعمّدا او ناسیا 363
- اشاره 363
- [شخصی که افطار کند در ماه رمضان ] 363
- [جماع کردن با زن خود در ماه رمضان ] 364
- [اگر نسیانا چیزی بخورد] 379
- [اگر غسل را فراموش کند] 382
- [اگر گمان کرد افطار شده ولی نشده بود] 391
- باب الحدّ الّذی یؤخذ فیه الصّبیان بالصّوم 394
- باب الصّوم للرّؤیه و الفطر للرّؤیه 397
- باب صوم یوم الشّک 407
- باب الرّجل یسلم و قد مضی بعض شهر رمضان 415
- باب الوقت الّذی یحلّ فیه الافطار و تجب فیه الصّلاه 416
- باب الوقت الّذی یحرم فیه الاکل و الشّرب علی الصّائم و تحلّ فیه صلاه الغداه 419
- باب حدّ المرض الّذی یفطر صاحبه 424
- باب ما جاء فی من یضعف عن الصّیام من شیخ او شاب او حامل او مرضع 428
- باب ثواب من فطّر صائما 435
- باب ثواب السّحور 440
- باب الرّجل یتطوّع بالصّیام و علیه شی ء من الفرض 443
- باب الصّلاه فی شهر رمضان 444
- [نماز شب به جماعت ] 444
- [نماز شب در رمضان ] 446
- [نوافل در ماه رمضان ] 447
- باب ما جاء فی کراهه السّفر فی شهر رمضان 456
- باب وجوب التّقصیر فی الصّوم فی السّفر 463
- [افطار در سفر صدقه الهی است ] 463
- [خیار و شرار امت ] 467
- [سفر معصیت ] 469
- [روزه مستحبی در سفر] 471
- [سفر بعد از ظهر] 472
- [ورود قبل از ظهر] 476
- [جماع کردن مسافر در رمضان ] 478
- [جاهل به حکم مسافر] 480
- اشاره 481
- باب صوم الحائض و المستحاضه 481
- [حکم حائض ] 481
- [حکم مستحاضه ] 483
- باب قضاء صوم شهر رمضان 487
- [قضای رمضان در سفر نمی شود] 487
- [روزه رمضان در هر ماهی ممکن است ] 489
- [ادامه مرض تا رمضان بعدی ] 490
- [شخصی که روزه قضا ماه رمضان گیرد و جماع کند] 493
- [افطار قضای رمضان قبل از ظهر] 495
- [هر گاه زن پاک شود استحبابا از جهه تشبه بروزه داران و آن روز را قضا می کند] 500
- [روزه مستحبی را تا عصر می شود نیت کرد] 500
- [اگر دو ماه نتواند پشت سر هم به جا آورد] 501
- [ادامه مرض تا مرگ ] 511
- باب قضاء الصّوم عن المیّت 511
- [اگر کسی بمیرد و قضای روزه بر او باشد] 513
- باب فدیه صوم النّذر 517
- باب صوم الاذن 518
- [غسل در دهه آخر] 521
- باب الغسل فی اللّیالی المخصوصه فی شهر رمضان 521
- [غسل لیالی متبرکه وقت غروب باشد] 523
- [عبادت در دهه آخر 524
- [صد رکعت نماز در لیالی المتبرکه ] 525
- [شب قدر اول سال است ] 528
- [خواب پیامبر و منبر او بدست بنی امیه ] 530
- [شب قدر در هر سال ] 533
- [شب قدر از هزار ماه که شب قدر ندارد بهتر است ] 536
- [تورات و انجیل هم در رمضان نازل شد] 538
- [علامت لیله القدر] 538
- [شب قدر یکی از دو شب است ] 539
- [شب قدر یکی از سه شب ] 541
- باب الدّعاء فی کلّ لیله من العشر الأواخر من شهر رمضان. 542
- [دعاهای دهه اخیر] 542
- [دعای وداع رمضان ] 557
- باب التّکبیر لیله الفطر و یومه و ما یقال فی سجده الشّکر بعد المغرب 567
- باب ما یجب علی النّاس اذا صحّ عندهم بالرّویه یوم الفطر بعد ما اصبحوا صائمین 571
- باب النّوادر 573
- [طعام دادن به روزه خوار] 573
- [ماه رمضان همیشه سی روز است ] 574
- [روزه در ایام تشریق ] 579
- [روزه وصال ] 580
- [روزه دهر] 582
- [نگویید رمضان بگویید شهر رمضان ] 584
- [جماع در شب اول ماه ] 585
- [روز عید فطر] 586
- [خوشحالی در روز عید] 589
- [روز عید روز غم ] 590
- [روز اول شوال ] 593
- [فطره بر همه مسلمین ] 594
- اشاره 594
- باب الفطره 594
- [مقدار فطره ] 595
- [بر یتیم و محتاج زکات فطره نیست ] 598
- [فطره میهمان ] 600
- [بچه که عید بدنیا آید] 602
- [زکات یک نفر بر دو نفر نمی شود] 602
- [زکات مملوک ] 602
- [زکات از جانب دیگری ] 603
- [زکات عبد مکاتب ] 604
- [خرما بهتر از هر چیز است ] 606
- [هم سایه مقدم بر هر کس است ] 607
- [ندادن زکات احتمال مرگ را همراه دارد] 609
- [زکات فطره کنار گذاشته شود] 610
- [اخراج قبل از وقت ] 611
- [زکات از جمیع عیال ] 611
- [فطره عیال ] 613
- [زکات فطره جبران زکات واجب ] 616
- [فطره مکمل روزه است ] 617
- باب الاعتکاف 618
- اشاره 618
- [اعتکاف بدون روزه نیست ] 618
- [اعتکاف پیامبر] 622
- [اعتکاف در بعض مساجد] 623
- [اعتکاف در بیوت مکه ] 626
- [شرط کردن در اعتکاف ] 628
- [اعتکاف بیش از سه روز] 631
- [عدم خروج از مسجد] 632
- [اگر در اعتکاف حیض شود] 633
- [جماع در اعتکاف ] 634
- [ثاب اعتکاف ] 634
- [اعتکاف پیامبر در رمضان ] 636
- [اعتکاف و حیض ] 636
- [اعتکاف و حاجت مؤمن ] 637
وارد شده است در عصیان انبیاء و آیات را خواند و حضرت هر یک را جواب شافی فرمودند و چون به حضرت داود رسید این آیه را خواند که داود آنست که ما او را آزمایش نموده ایم حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که علماء شما چه می گویند در باره او علی بن جهم گفت می گویند که حضرت داود در مصلی خود نماز می کرد که شیطان بصورت مرغی در نهایت خوش صورتی درآمد داود نماز را قطع کرد که آن مرغ را بگیرد آن مرغ از خانه بیرون رفت و به پشت بام رفت و از آنجا به خانه اوریا بن حنان پرید چون داود به آن خانه نظر کرد دید که زن اوریا غسل می کند، پس نظرش
به آن زن افتاد و عاشق شد و حضرت داود اوریا را به جنگ فرستاده بود نوشت به سردار لشکر که در جنگ اوریا را پیش لشکر بفرست تا شاید که کشته شود، او را مقدم داشت و فتح کرد چون این خبر به داود رسید غمناک شد و نوشت به سردار که اوریا را پیش تابوت کن و چون پیش رفت شهید شد و داود زن اوریا را خواست پس حضرت دست مبارک را بر پیشانی مبارک خود زدند و فرمودند که انا للّه و انا الیه راجعون پیغمبری از پیغمبران الهی را نسبت داده اید که نماز خود را قطع کرده است بواسطه گرفتن مرغی، دیگر بعمل قبیح، دیگر به قتل ناحق ابن جهم گفت که پس گناه داود چه بود پس حضرت فرمودند که وای بر تو به درستی که در خاطر حضرت داود خطور کرد که حق سبحانه و تعالی اعلم از او نیافریده است در آن عصر پس حق سبحانه و تعالی دو فرشته را به نزد او فرستاد که از طرف قبیله به نزد او آمدند و گفتند که ما دو خصمیم یعنی مثلا چنانکه در مباحثات بسیار می باشد که بر سبیل فرض مسأله را می پرسند که بعضی از ما بر بعضی زیادتی می کنند حکم کن میان ما به آن چه حق است و از حق مگذر و ما را هدایت کن به راه راست، این برادر من