لوامع صاحبقرانی، ج 6، ص: 3 صفحه 518

صفحه 518

کافی سهو شده باشد و ثمن کافی نباشد مگر آن که ثمن نیز طعام باشد مثل خرما (و فی روایه ادریس ابن زید و علیّ بن ادریس عن الرّضا صلوات اللَّه علیه تصدّق عن کلّ یوم بمدّ حنطه او شعیر) و در روایت ادریس و علی در حسن کالصحیح منقول است از آن حضرت صلوات اللَّه علیه که تصدق کند از جهت هر روزی به یک مد از گندم یا جو و صدوق جواب حضرت را نقل کرده است سؤال را نقل نکرده است چون سؤال همین سؤالی است در خلاصی از حبس و در کافی در جواب یک نفر است یعنی کفاره اش این است چنانکه سؤال نیز از کفاره است و صدوق حاصل معنی را ذکر کرده است که البته مراد حضرت از کفاره فدا خواهد بود و جمعی به اعتبار لفظ کفاره قایل شده اند که کفاره نذر مد است و دور نیست که مراد آن جماعت نیز این باشد که اگر در حین علتی و مرضی و مانع عظیمی خورده باشد این فداست و کفاره بر او اطلاق می کنند مجازا و اگر مانعی بخورد کفاره

می باید داد و خلافست در کفاره آن بعضی گفته اند که مثل کفاره ماه رمضان است چون ظاهر بعضی از روایات این است و بعضی گفته اند که کفاره آن کفاره یمین است به اعتبار روایات صحیحه که خواهد آمد و مظنون آن است مخیر است هر چند اولی است و محتمل است که در این دو حدیث مراد این باشد که لفظ نذر گفته باشد و للّه علیّ نگفته باشد و این کفاره سنت باشد چون در سؤال وارد نشده است للَّه علیّ و در قوی از محمّد بن منصور منقول است که گفت از حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه سؤال کردم از شخصی که نذری بکند که روزه بدارد و عاجز شود و حضرت فرمودند که پدرم می فرمودند که از جهت هر روز مدی از طعام می دهد.

باب صوم الاذن

(روی الفضیل بن یسار عن ابی جعفر صلوات اللَّه علیه قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله اذا دخل رجل بلده فهو ضیف علی من بها من اهل دینه حتّی یرحل عنهم و لا ینبغی للضّیف ان یصوم الّا باذنهم لئلّا یعملوا شیئا فیفسد و لا ینبغی لهم أن یصوموا إلّا باذن الضّیف لئلا یحتشمهم و یشتهی فیترکه) و کالصحیح منقول است امام محمّد باقر صلوات اللَّه علیه که حضرت سید الانبیاء صلی اللَّه علیه و آله فرمودند که هر گاه شخصی داخل شود در شهری او مهمان اهل آن شهر است از هم دینان خود از هر یک سه روز ضروری است و زیاده بر آن بر سبیل تطوع است تا از آن شهر به در رود و سزاوار نیست مهمان روزه دارد بی رخصت

مهمان داران که مبادا ایشان طعامی از جهت او مهیا کنند و او نتواند خوردن و آن طعام ضایع شود و سزاوار نیست مهمان داران را که روزه دارند مگر باذن مهمان که مبادا مهمان اشتها داشته باشد و حیا کند چون ایشان نخورند، و این رخصت به این نحو خوب است و اگر مهمان از ایشان رخصت بگیرد که به جای دیگر رود، یا روزه باشد ایشان روزه بگیرند نه آن که به او بگویند که رخصت بده تا ما روزه باشیم در این صورت مهمان بیشتر ملاحظه خواهد نمود در نخوردن و اللَّه تعالی یعلم.

(و روی نشیط بن صالح عن هشام بن الحکم عن ابی عبد اللَّه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه