لوامع صاحبقرانی، ج 7، ص: 3 صفحه 10

صفحه 10

و کعبه را بیت عتیق نامیده است حق سبحانه و تعالی از جهه آن که در طوفان نوح آب عالم را گرفت و کعبه را با حرم نگرفت چنانکه در زمان متوکل نهری عظیم سر داد به جانب کربلا که قبر را و عمارت دور آن را خراب کند آب دور حایر ایستاد و

از اطراف به قبر نرسید از این جهت آن مکان مقدس را حایر می گویند و بر این مضمون حدیث صحیح از سعید و کالصحیح از ذریح و ابو خدیجه از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه وارد شده (و روی انّه سمّی العتیق لأنّه بیت عتیق من النّاس و لم یملکه احد) و در روایت صحیح از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه وارد شده است که آن را عتیق می گویند یعنی آزاد است از مردمان و کسی آن را مالک نشد چنانکه خواهد آمد که هر جباری که اراده کرد که بعنوان تسلط در مکه داخل شود حق سبحانه و تعالی او را هلاک کرد.

(و وضع البیت فی وسط الارض لأنّه الموضع الّذی من تحته دحیت الارض و لیکون الفرض لأهل المشرق و المغرب فی ذلک سواء) و خانه را در میان زمین مقرر ساختند زیرا که اول جائی که از زمین آفریده شد موضع کعبه بود و بعد از آن از زیر کعبه منبسط شد زمین و به یک نسبت از اطراف زیاده شد و خانه در میان واقع شد و حکمت الهی چنین اقتضا کرد که در میان ربع مسکون باشد تا از اطراف عالم از طرف مشرق و مغرب به یک نسبت باشد بعدش چون می دانست که مقرر خواهد فرمود که عالمیان بحج بیت اللَّه الحرام حاضر شوند و عبارت حضرت امام رضا است صلوات اللَّه علیه در جواب مسائل محمد بن سنان و بر این مضمون احادیث کالصحیح وارد شده است که ذکر اخبار سبب طول می شود.

[وجه بوسیدن حجر و وضع آن در رکن ]

(و انّما یقبّل الحجر و یستلم لیؤدّی إلی اللَّه عزّ و

جلّ العهد الّذی اخذ علیهم فی المیثاق) و چرا می بوسند حجر الاسود را و دست بر او می مالند تا ادا کنند بحق سبحانه و تعالی عهدی را که در روز عهد و پیمان از خلایق گرفتند چنانکه حق سبحانه و تعالی در قرآن مجید یاد فرموده است که «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ الخ» یعنی یاد کن آن وقتی را که پروردگار تو عهد و پیمان از خلایق گرفت در وقتی که ارواح بودند و در بدنها جا نکرده بودند فرمود که آیا من پروردگار شما نیستم و محمد پیغمبر شما نیست و علی امام شما نیست و یازده امام از فرزندان او أئمه شما نیستند همه گفتند بلی هستی و هستند پس حق سبحانه و تعالی گواه گرفت همه را بر یکدیگر خصوصا حجر را که او ملکی بود از بزرگان فرشتگان و عهد پیمان را به او سپرد و حجر را بدنیا فرستاد و عالمیان را امر فرمود که بحج خانه او بیایند و عهد خود را با حجر تازه کنند چنانکه میان عرب متعارفست عهد و پیمان، پس بوسیدن و دست رسانیدن عهد و پیمان تازه کردنست و بر این مضمون احادیث متواتره وارد شده است.

(و انّما وضع اللَّه عزّ و جلّ الحجر فی الرّکن الّذی هو فیه و لم یضعه فی غیره لأنّه تبارک و تعالی حین اخذ المیثاق اخذه فی ذلک المکان) و چرا حق سبحانه و تعالی حجر الاسود را در این رکنی که الحال هست گذاشت و در جائی دیگر نگذاشت زیرا که حق سبحانه و تعالی وقتی که عهد و پیمان می گرفت از خلایق در این مکان گرفت

بنا بر این در این مکان تجدید عهد می کنند و این جزو حدیثی است طولانی که کلینی و صدوق هر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه