لوامع صاحبقرانی، ج 7، ص: 3 صفحه 215

صفحه 215

می کنم که برادرم حضرت یوسف با برادرانش سر کرده و می گویم که سرزنشی و ملامتی نیست بر شما امروز حق سبحانه و تعالی آمرزد شما را و او ارحم الراحمین است پس همه فریاد بر آوردند به گریه و زاری که ما بد

کرده ایم و تو خوب کردی و خوب می کنی، و از اینجا صدوق نقل کرده است از این حدیث که به تحقیق که حق سبحانه و تعالی مکه را حرام گردانیده است از روزی که آسمانها و زمین را آفریده که در آن قتال واقع نسازند و حرمت آن را بدارند و علفش را نچینند، و در اکثر نسخ لا یختل خلالها یعنی خلالی از او نچینند که دندانها را بان خلال کنند و غلط نساخ است چون این عبارت در کافی و غیر آن به نحوی است که مذکور شد و عامه نیز همه مانند اول نقل کرده اند، و درختش را قطع نمی توان کرد و صیدش را نمی توان راندن و از جای خود نفرت دادن و لقطه اش بر نمی دارد کسی مگر آن که خواهد تعریف کند که به صاحبش برساند.

پس عباس عم حضرت برخاست و گفت یا رسول اللَّه علف را نمی چینم مگر علف اذخر که دست شو است و در قبر می اندازیم که خوشبو کند میت را و خشک کند رطوبت او را، و از جهه پوشش خانها نیز ضرور است و استدعای عباس این بود که حضرت استثنا فرماید پس حضرت از جهه انتظار وحی ساعتی خاموش شدند و عباس از گفته خود پشیمان شد پس حضرت فرمودند به فرمان الهی که مگر اذخر و در موثق کالصحیح از زراره منقولست که از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه شنیدم که فرمودند که حق سبحانه و تعالی حرام گردانیده است که در حرمش علف آن را بچینند یا درختش را بکنند یا ببرند مگر اذخر را یا مرغش شکار کنند

[اساس و خانه از طبقه هفتم زمین است ]

(و قال

الصّادق صلوات اللَّه علیه اساس البیت من الارض السّابعه السّفلی إلی الارض السّابعه العلیا) و منقولست که آن حضرت صلوات اللَّه علیه فرمودند که اساس و پی خانه از طبقه هفتم زمین است از آن طرف تا طبقه هفتم از این طرف و دور نیست که مراد این باشد که سابق گذشت که چون پی را رفتند سنگ سرخ یک تخته ظاهر شد بقدر خانه آن سنگ به انتهای ارض یک تخته است و مستحکم است که اگر و العیاذ باللَّه کعبه خراب شود و خواهند که آن را بسازند از آن سنگ در نگذرند، یا آن که هم چنانکه کعبه از روی زمین تا آسمان قبله است هم چنین تا طبقه هفتم قبله است و چون کعبه بر بلندی واقع است هر چند به پستی روند از محاذات کعبه می افتند اما اساس کعبه حکم کعبه دارد و محاذات اساس کافی است، و هم چنین اگر در مکه در زیر زمین روند محاذات اساس کافی است هم چنان که بر کوه ابو قبیس و غیر آن که می روند محاذی کعبه نیستند بلکه محاذی بعد و هوا و فضای محاذی کعبه اند و اللَّه تعالی یعلم

[سکینه که حق سبحانه و تعالی در قرآن مجید مکرر فرموده است نسیمی است خوشبو]

(و روی ابو همام اسماعیل بن همام عن الرّضا صلوات اللَّه علیه انّه قال لرجل أیّ شی ء السّکینه عندکم فلم یدر القوم ما هی فقالوا جعلنا اللَّه فداک ما هی قال ریح تخرج من الجنّه طیّبه لها صوره کصوره الانسان تکون مع الانبیاء علیهم السّلام و هی الّتی أنزلت علی ابراهیم علیه السّلام حین بنی الکعبه فاخذت تاخذ کذا و کذا و بنی الاساس علیها) و به اسانید صحیحه و حسنه

کالصحیحه منقولست از اسماعیل و از حسن بن جهم و از علی بن اسباط و غیرهم از حضرت امام ابی الحسن علی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه