لوامع صاحبقرانی، ج 7، ص: 3 صفحه 226

صفحه 226

گریخت و به هر که می رسید این حکایت را می کرد تا به نزد نجاشی رسید

و حکایت کرد نجاشی پرسید که چه نحو مرغی بود مرغی که با او آمده بود بر بالای سر او بود اشاره به مرغ کرد که چنین مرغی ابابیل سنگی که از جهه او داشت انداخت بر سر او خورد و از دبرش بیرون آمد و مرد.

و بعضی گفته اند که این مرد ابرهه بود و ایشان را مانند عصف ماکول کرد یعنی نوشخوار گاهی که مانده باشد در آخر.

و این واقعه در سال ولادت حضرت سید المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله واقع شد و از آن سال تاریخ مقرر ساختند تا زمان عمر تاریخ هجرت را مقرر ساختند و اکثر این واقعه را از جمله ارهاص می دانند و آن معجزاتیست که از آن حضرت یا به سبب آن حضرت واقع می شد و دلالتش بر عظمت کعبه و وجود واجب الوجود و قدرت و علم الهی اظهر من الشمس است

[حجاج و خراب کعبه ]

(و انّما لم یجر علی الحجّاج ما جری علی تبّع و اصحاب الفیل لأنّ قصد الحجّاج لم یکن إلی هدم الکعبه انّما کان قصده إلی ابن الزّبیر و کان ضدّا للحقّ فلمّا استجار بالکعبه اراد اللَّه ان یبیّن للنّاس انّه لم یجره فامهل من هدمها علیه) صدوق ذکر کرده است که چرا بر حجاج واقع نشد بلایی که بر تبّع و اصحاب فیل واقع شد با آن که حجاج نیز کعبه را خراب کرد زیرا که مقصود حجاج خراب کردن کعبه نبود بلکه مقصودش عبد اللَّه بن زبیر بود و عبد اللَّه در دعوی امامت کافر بود و ضد حق بود و در بعضی از نسخ و کان ضدّ الصاحب الحق یعنی صاحب حق امامت

بود که آن حضرت سید الساجدین بود پس چون پناه به کعبه برد اگر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه