لوامع صاحبقرانی، ج 7، ص: 3 صفحه 357

صفحه 357

علی بن ابی طالب زیرا که جان خود را فدای رسول خدا (ص) کرد در أحد و هفتاد زخم از شمشیر و تیر و نیزه بر بدن آن حضرت رسیده بود و خون آن حضرت همه رفته بود و جنگ می کرد چون همه صحابه گریختند و حضرت را تنها گذاشتند و فوج فوج بقصد قتل حضرت می آمدند و آن حضرت ایشان را بر می داشت و می برد و می گشت و می گریزانید، و باز فوجی دیگر از پشت سر می آمدند باز

متوجه ایشان می شد تا آن که یکی از کفار قریش ابیّ بن خلف نیزه را خوابانید و بقصد آن حضرت آمد و سه کس با رسول خدا (ص) مانده بودند حارث بن صمه و سهل بن حنیف و مصعب بن عمیر مصعب پیشرفت و شهید شد حضرت نیزه سهل بن حنیف را گرفتند و چون آن ملعون متوجه حضرت شد حضرت نیزه را پیش داشت و بر گریبان زره او زد آن ملعون برگشت تا به نزد ابو سفیان آمد و بجهنم واصل شد.

جبرئیل گفت علی جوانمردی خود را به جا آورد حضرت فرمودند که علی از منست جبرئیل گفت من بنده شما هر دوام، باز هجوم آوردند حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه شمشیرش شکسته بود جبرئیل ذو الفقار را از آسمان آورد به حضرت داد حضرت به آن حضرت دادند و از آن وقت امر الهی رسید که جبرئیل و میکائیل در دو طرف آن حضرت باشند جبرئیل از دست راست و میکائیل از دست چپ و حضرت امیر المؤمنین ایشان را دیدند بعد از شکست کفار عرض نمود که یا رسول اللَّه بیست مرتبه نزدیک شد که مرا از اسب بیندازند و می دیدم که درست نشسته ام حضرت فرمودند که جبرئیل از دست راست بود و میکائیل از دست چپ و نمی گذاشتند که بیفتی، و جبرئیل در میان زمین و آسمان این ندا کرد که

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه