کاوشی در حکم فقهی صابئان صفحه 28

صفحه 28

است این حکم عقلا، از باب آن است که حکم به وجود هر گونه خصوصیت ذاتی یا عرضی در هر موضوع، احتیاج به دلیل دارد.

بنا بر این اگر عقلا در چنین مواردی حکم به «عدم خصوصیت» می‌کنند، از باب عدم دلیل است و نه بواسطه استصحاب.

تفصیل در این سخن، به جای اصلی آن موکول می‌شود و ما نحن فیه زمینه بحث گسترده در باره آن را ندارد.

تقریر دوم: منظور از «عدم مستصحب» آن است که جماعتی بر این آیین گردن نهاده بودند ولی در ابتدا کتاب آسمانی بر ایشان نازل نشده بود.

در این تقریر، استصحاب عدم ازلی مطرح نیست زیرا «عدم مستصحب» در ظرف وجود موضوع است، و نه در ظرف عدم آن.

و نتیجه استصحاب آن می‌شود که در هر جماعت و گروهی که در ابتدا به آیینی گردن نهاده‌اند، اگر در نزول کتاب آسمانی بر ایشان شک و تردید رخ دهد، می‌توان عدم نزول کتاب آسمانی را بر آنان، استصحاب کرد و در نتیجه، گروهی که به آن آیین گردن نهاده و به آن نام خوانده می‌شدند، در زمره اهل کتاب نخواهند بود.

همین حکم در مورد کسانی که در زمانهای بعد آمده‌اند و پیرو آن آیین شدند، جاری خواهد شد زیرا مفروض آن است که پس از زمانهای اولیه، کتاب آسمانی بر آنان نازل نشده است.

طبق این تقریر نیز ارکان استصحاب تمام است و اشکالی که در مورد استصحاب عدم ازلی بود، در این مورد وارد نیست.

اما در مورد امور خطیری که به جان و مال و آبرو مرتبط است بویژه در مسائلی که [مربوط به یک فرد یا جمع محدود نیست بلکه] مربوط به اقوام و گروههای پیوسته انسانی است، اتکا به چنین استصحابی نمی‌تواند مورد تایید باشد زیرا ریختن خون هزاران انسان، به صرف این که ما نمی‌دانیم که آیا مصونیت دارند یا خیر کاملا از مذاق شریعت به دور است.

هم چنین از معارف الهی و شریعت اسلامی که کرامت انسان و حرمت جان او را از بزرگترین مسائل می‌داند و در ریختن خون انسان تسامح نمی‌ورزد معهود نمی‌نماید که به صرف این که حرمت خون مشکوک باشد، به اتکای چنین

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه