فقه و حقوق جلد19 صفحه 131

صفحه 131

طبیعتاً «منزلی» آفریده شده است. فرضاً در طبیعی بودن زندگی «مدنی» انسان تردید کنیم، در طبیعی بودن زندگی «منزلی» یعنی زندگی خانوادگی او نمی توانیم تردید کنیم.

همچنانکه بسیاری از حیوانات با آنکه زندگی اجتماعی طبیعی ندارند بلکه بکلی از زندگی اجتماعی بی بهره اند، دارای نوعی زندگانی زناشویی طبیعی می باشند مانند کبوتران و بعضی حشرات که به طور «جفت» زندگی می کنند.

حساب زندگی خانوادگی از زندگی اجتماعی جداست. در طبیعت تدابیری به کار برده شده که طبیعتاً انسان و بعضی حیوانات به سوی زندگانی خانوادگی و تشکیل کانون خانوادگی و داشتن فرزند گرایش دارند.

قرائن

تاریخی، دوره ای را نشان نمی دهد که در آن دوره انسان فاقد زندگی خانوادگی باشد؛ یعنی زن و مرد منفرد از یکدیگر زیست کنند و یا رابطۀ جنسی میان افراد صورت اشتراکی و عمومی داشته باشد. زندگی قبایل وحشی عصر حاضر- که نمونه ای از زندگانی بشر قدیم به شمار می رود- نیز چنین نیست.

زندگی بشر قدیم، خواه به صورت «مادرشاهی» و خواه به صورت «پدرشاهی»، شکل خانوادگی داشته است.

فرضیۀ چهار دوره

در مسألۀ مالکیت، این حقیقت مورد قبول همگان واقع شده که در ابتدا صورت اشتراکی داشته است و اختصاص بعداً پیدا شده است، ولی در مسألۀ جنسیت هرگز چنین مطلبی نیست. علت اینکه مالکیت در آغاز زندگی بشری جنبۀ اشتراکی داشته این است که در آن وقت اجتماع بشر قبیله ای بوده و صورت خانوادگی داشته است؛ یعنی افراد قبیله که با هم می زیسته اند، از عواطف خانوادگی بهره مند بوده اند و به همین جهت از لحاظ مالکیت وضع اشتراکی داشته اند. در ادوار اولیه فرضاً قانون و رسوم و عاداتی نبوده که زن و مرد را در مقابل یکدیگر مسئول قرار دهد، خود طبیعت و احساسات طبیعی آنها، آنها را به وظایف و حقوقی مقید می کرده است و هرگز زندگی و آمیزش جنسی بدون قید و شرط نداشته اند؛ همچنانکه حیواناتی که به صورت «جفت» زندگی می کنند، قانون اجتماعی و قراردادی ندارند ولی به حکم قانون طبیعی، حقوق و وظایفی را رعایت می کنند و زندگی و آمیزش آنها بدون قید و شرط نیست.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه