فقه و حقوق جلد19 صفحه 187

صفحه 187

آثار ذیل را خواهد داشت:

سقوط و طرد پدر از خانواده و لااقل از اهمیت افتادن پدر و بازگشت به دورۀ مادرشاهی، جانشین شدن دولت به جای پدر و مساعده و نفقه گرفتن مادران از دولت به جای پدر، تضعیف احساسات مادری، در آمدن مادری از صورت عاطفی به صورت شغل و

کار و کسب.

بدیهی است که نتیجۀ همۀ اینها سقوط کامل خانواده است که قطعاً مستلزم سقوط انسانیت است. همه چیز درست خواهد شد و فقط یک چیز جای خالی خواهد داشت و آن سعادت و مسرت و برخورداری از لذات معنوی مخصوص کانون خانوادگی است.

به هر حال منظورم این است که حتی طرفداران استقلال و آزادی کامل زن و طرد پدر از محیط خانواده، وظیفۀ طبیعی زن را در تولید نسل مستلزم حقی و مساعده ای و احیاناً مزد و کرایه ای می دانند که به عقیدۀ آنها دولت باید این حق را بپردازد، بر خلاف مرد که وظیفۀ طبیعی او هیچ حقی را ایجاب نمی کند.

در قوانین کارگری جهان حد اقل مزدی که برای یک مرد قائل می شوند، شامل زندگی زن و فرزندانش نیز می شود؛ یعنی قوانین کارگری جهان حق نفقۀ زن و فرزند را به رسمیت می شناسد.

آیا اعلامیۀ جهانی حقوق بشر به زن توهین کرده است؟

در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، مادۀ 23، بند 3 چنین آمده است:

«هرکس که کار می کند به مزد منصفانه و رضایت بخشی ذی حق می شود که زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تأمین کند.».

در مادۀ 25، بند 1 می گوید:

«هرکس حق دارد که سطح زندگانی او سلامت و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تأمین کند.»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه