فقه و حقوق جلد19 صفحه 22

صفحه 22

بی تقصیر معرفی نمی نمایم و تمام گناهان را به گردن قانون مدنی نمی اندازم و گناه قانون مدنی را تبعیت از فقه اسلام نمی دانم و یگانه راه اصلاح را تغییر مواد قانون مدنی نمی شناسم. من آن عده از قوانین اسلامی را که مربوط به حقوق زوجین و روابط آنها با یکدیگر یا فرزندان یا افراد خارج است و روی آنها انگشت گذاشته شده و پیشنهاد برای تغییر آنها داده شده است، یک یک در این سلسله مقالات مطرح می کنم و ثابت می کنم که این قوانین با ملاحظات دقیق روانی و طبیعی و اجتماعی همراه است و حیثیت و شرافت انسانی زن و مرد متساویاً در آنها ملحوظ شده است و در صورت عمل و حسن اجرا بهترین ضامن حسن روابط خانوادگی است.

از خوانندگان محترم اجازه می خواهم پیش از ورود در مسائل مورد

نظر چند نکته را با آنها در میان بگذارم:

مشکل جهانی روابط خانوادگی

1. مشکل روابط خانوادگی در عصر ما نه آنچنان سهل و ساده است که بتوان با پر کردن کوپن از طرف پسران و دختران یا تشکیل سمینارهایی از نوع سمینارهایی که دیدیم و شنیدیم که در چه سطح فکری است، آن را حل کرد و نه مخصوص کشور و مملکت ماست و نه دیگران آن را حل کرده اند و یا مدعی حل واقعی آن هستند.

ویل دورانت فیلسوف و نویسندۀ معروف تاریخ تمدن می گوید:

«اگر فرض کنیم در سال 2000 مسیحی هستیم و بخواهیم بدانیم که بزرگترین حادثۀ ربع اول قرن بیستم چه بوده است، متوجه خواهیم شد که این حادثه جنگ و یا انقلاب روسیه نبوده است بلکه همانا دگرگونی وضع زنان بوده است. تاریخ چنین تغییر تکان دهنده ای در مدتی به این کوتاهی کمتر دیده است و خانۀ مقدس که پایۀ نظم اجتماعی ما بود، شیوۀ زناشویی که مانع شهوترانی و ناپایداری وضع انسان بود، قانون اخلاقی پیچیده ای که ما را از توحش به تمدن و آداب معاشرت رسانده بود، همه آشکارا در این انتقال پرآشوبی که همۀ رسوم و اشکال زندگی و تفکر ما را فرا گرفته است گرفتار گشته اند.».

اکنون نیز که ما در ربع سوم قرن بیستم بسر می بریم، نالۀ متفکران غربی از بهم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه