فقه و حقوق جلد19 صفحه 300

صفحه 300

به نفع اوست و او از نظر تن آسایی از این کار صرفه می برد، سخت در اشتباه است.

مسلماً تک همسری از نظر تأمین خوشی و آسایش بر چندهمسری ترجیح دارد، اما ...

بررسی صحیح

بررسی درستی و نادرستی مسائلی مانند تعدد زوجات- که ناشی از ضرورتهای شخصی یا اجتماعی است- به این نحو صحیح نیست که آن را با تک همسری مقایسه کنیم.

بررسی صحیح این گونه مسائل منوط به این است که از طرفی علل و موجبات ایجاب کنندۀ آنها را در نظر بگیریم و ببینیم عواقب وخیم بی اعتنایی به آنها چیست. از طرف دیگر

نظری به مفاسد و معایبی که از خود این مسائل ناشی می شود بیفکنیم. آنگاه یک محاسبۀ کلی روی مجموع آثار و نتایجی که از دو طرف مسأله پیدا می شود به عمل آوریم. تنها در این صورت است که این گونه مسائل به صورت واقعی خود طرح و مورد بررسی قرار گرفته اند.

توضیحاً مثالی ذکر می کنم: فرض کنید می خواهیم در بارۀ «سربازی اجباری» نظر بدهیم. اگر تنها از زاویۀ منافع و تمایلات خانواده ای که سرباز به آنها تعلق دارد بنگریم شک ندارد که قانون سرباز وظیفه قانون خوبی نیست. چه از این بهتر که قانونی به نام قانون سربازی وظیفه وجود نداشته باشد و عزیز دل خانواده از کنارشان دور نرود و احیاناً به میدان جنگ و خاک و خون کشیده نشود!.

اما بررسی این مسأله به این نحو صحیح نیست. بررسی صحیح آن به این نحو است که ضمن توجه به جدا شدن فرزندی از خانواده ای و احتمالًا داغدار شدن آن خانواده، عواقب وخیم سرباز مدافع نداشتن را برای کشور در نظر بگیریم. آن وقت است که کاملًا معقول و منطقی به نظر می رسد که گروهی از فرزندان وطن به نام «سرباز» آمادۀ دفاع و جانبازی برای کشور باشند و خانواده های آنها رنجهای ناشی از سربازی را تحمل کنند.

ما در مقالات گذشته به ضرورتهای شخصی و اجتماعی که احیاناً مجوز تعدد زوجات می شود اشاره کردیم. اکنون می خواهیم معایب و مفاسد ناشی از تعدد زوجات را بررسی کنیم تا زمینه برای یک محاسبۀ کلی فراهم گردد و ضمناً روشن شود که ما به یک سلسله معایب برای تعدد زوجات اعتراف داریم هرچند بعضی از ایرادات و

فقه و حقوق

(مجموعه آثار)، ج 19، ص: 349

اشکالات را وارد نمی دانیم چنانکه عن قریب روشن خواهد شد. معایبی که می شود برای تعدد زوجات ذکر کرد زیاد است و ما از جنبه های مختلف وارد بحث می شویم. اینک بیان آن اشکالات و معایب:

از نظر روحی

روابط زناشویی منحصر به امور مادی و جسمانی یعنی تماسهای بدنی و حمایتهای مالی نیست. اگر منحصر به این امور بود تعدد زوجات قابل توجیه بود، زیرا امور مادی و جسمانی را می توان میان افراد متعدد قسمت کرد و به هر کدام سهمی داد.

در روابط زناشویی آنچه عمده و اساس است امور روحی و معنوی است، عشق و عاطفه و احساسات است. کانون ازدواج و نقطۀ پیوند دو طرف به یکدیگر دل است. عشق و احساسات مانند هر امر روحی دیگر قابل تجزیه و تقسیم نیست؛ نمی توان آنها را میان افراد متعدد سرشکن و جیره بندی کرد. مگر ممکن است دل را دونیم کرد یا در دو جا به گرو گذاشت؟ مگر می شود قلب را به دو نفر تسلیم کرد؟

عشق و پرستش یکه شناس است، شریک و رقیب نمی پذیرد. جو و گندم نیست که بشود پیمانه کرد و به هر نفر سهمی داد. بعلاوه، احساسات قابل کنترل نیست. آدمی در اختیار دل است نه دل در اختیار آدمی. پس آن چیزی که روح ازدواج است و جنبۀ انسانی آن است و روابط دو انسان را از روابط دو حیوان- که صرفاً شهوانی و غریزی است- متمایز می کند، نه قابل قسمت است و نه قابل کنترل. پس تعدد زوجات محکوم است.

به عقیدۀ ما در این بیان قدری اغراق وجود دارد، زیرا راست است که روح ازدواج عاطفه و احساسات است؛

هم راست است که احساسات قلبی تحت اختیار آدمی نیست؛ اما اینکه گفته می شود احساسات قابل تقسیم نیست، یک تخیل شاعرانه بلکه یک مغالطه است، زیرا سخن در این نیست که احساسات بخصوصی را مانند یک قطعه جسم دو قسمت کنند و به هر کدام سهمی بدهند، تا گفته شود که امور روحی قابل تقسیم نیست؛ سخن در ظرفیت روحی بشر است. مسلماً ظرفیت روحی آدمی آن قدر محدود نیست که نتواند دو علاقه را در خود جای دهد. پدری صاحب ده فرزند می شود و هر ده نفر را تا حد پرستش دوست می دارد، برای همۀ آنها فداکاری می کند.

بلی، یک چیز مسلّم است و آن اینکه عشق و احساسات هرگز در صورت تعدد آن قدر اوج نمی گیرد که در وحدت می گیرد. اوج اعلای عشق و احساسات با تعدد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه