فقه و حقوق جلد19 صفحه 512

صفحه 512

می کنند.

[نقد]

به همۀ این نقلها هم نمی توان خوشبین بود. دنیا وقتی به مردمی رو کند خوبیهای دیگران را هم به آن عاریه می دهد و چون پشت کند خوبیهای خود آنان را نیز از آنان سلب می کند.

وَ اللّٰهُ بَصِیرٌ بِالْعِبٰادِ.*.

پاسخ

مظالم ظلّ السلطان از متواترات آن زمان است نه این زمان. اگر این تواتر حجت نباشد چه تواتری حجت است؟! آیا وظیفۀ ما فقط دفاع از انوشیروانها و ظلّ السلطان هاست؟!.

صفحۀ 408.

اشاره

در کتاب «انتقاد بر قوانین اساسی و مدنی ایران» صفحۀ 27 می نویسد:

«هنگامی که قانون مدنی ایران تدوین شد هنوز از برده فروشی در بعضی از نقاط دنیا اثری به جا بود و در ایران نیز با اینکه این کار علی الظاهر از میان رفته بود ولی باز در مغز قانون گذاران آثاری از برده فروشی و آزار به زیردستان وجود داشت. زن را در آن دوره چون «مستأجره» می پنداشتند. زن حق نداشت با مردان نشست و برخاست کند و در اجتماعات راه یابد و به مقامات دولتی برسد. اگر صدای زن را نامحرم می شنید آن زن بر شوی خود حرام می شد. خلاصه مردان آن دوره زن را چون ابزاری می دانستند که کار او منحصراً رسیدگی به امور خانه و پروردن فرزند بود و هنگامی که این ابزار می خواست از خانه بیرون برود او را سر تا پا در چادری سیاه می پیچانیدند و روانۀ بازار یا خیابان می کردند.».

[نقد]

نقل این اباطیل در این کتاب زائد است و بدون جواب هم گذارده شده است. نقل این قسمت ارتباطی هم با مدعای بحث ندارد، آنچه مربوط است قسمت بعدی است.

پاسخ

این اباطیل همانهاست که همه روزه در صدها هزار نسخه در جراید و مجلات نوشته می شود و در مغزهای جوانان مسلمان فرو می رود و بالأخره یک بدبخت مصلحت نشناسی مثل من لازم است که علی رغم منافعی که در میان عوام دارد با

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه