فقه و حقوق جلد20 صفحه 114

صفحه 114

گروهی از جامدفکران که در شیعه پیدا شدند اشاره می کند و بر سبیل انتقاد می گوید: «اذا سألوا عن التوحید او العدل او صفات الائمه او صحه النبوه قالوا روینا کذا» یعنی اگر از اینان در باب توحید یا عدل یا امامت یا نبوت پرسش شود، به جای آنکه به دلیل عقلی استناد کنند به ذکر روایات می پردازند. شیخ طوسی مانند هر عالم روشنفکر دیگر اسلامی می داند که اصول عقاید باید اجتهاداً و از روی فهم مستقیم برای اذهان روشن شوند و نقش آثار نقلی در این مطالب- که البته نقش بسیار اصیلی است- نقش هدایت و راهنمایی و تعلیم و ارائه عقول به دلایل است نه نقش فرمان و مولویّت و تعبد.

شیخ طوسی در مقدمه کتاب نفیس مبسوط نیز از گروه جامدفکران گله آغاز می کند، می گوید:

من همیشه می شنیدم که فقهای اهل جماعت فقه ما شیعیان امامیه را تحقیر می کردند ... و من همواره در اشتیاق بسر می بردم که کتابی تألیف کنم متضمن فروع (بدون آنکه نیازی به اعماق قیاس پیدا شود) ولی اشتغالات و گرفتاریها مانع بود و از جمله چیزهایی که عزم مرا می کاست این بود که اصحاب ما کمترین رغبت به این کار نشان نمی دادند زیرا با متون

اخبار و صریح الفاظ روایات خو گرفته بودند و حتی حاضر نبودند لفظی تغییر کند.

کار جمود به آنجا کشیده شده بود که اگر لفظی به جای لفظ دیگر قرار می گرفت در شگفت می شدند و فهمشان از درک آن معنی کوتاهی می کرد.

کتاب مبسوط شیخ طوسی یک کتاب تفریعی و اجتهادی است. ظاهراً اولین کتاب فقهی تفریعی است که فروعی در آن طرح و حکم آنها از اصول استخراج شده است. کلام شیخ در مبسوط می رساند که شیعه در عصر شیخ یک دوره جمودی را در فقه طی می کرده است.

شجاعت ادبی

شیخ طوسی در عصر خود نیاز به تحولی در فقه و اجتهاد را احساس می کند و مانند موارد مشابه، برآوردن چنین نیازی بدون- به اصطلاح امروز- سنت شکنی و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه