فقه و حقوق جلد20 صفحه 157

صفحه 157

است و شواهد تاریخی دلالت می کند که در قرن چهارم بوده است و علی الظاهر در قرن سوم پیدا شده باشد. این دایره به عنوان امر به معروف و نهی از منکر درست شده و پایه دینی داشته و از شئون حکومت بوده است، همان طوری که تشکیلات و دوایر دیگری وجود داشته مثل دایره قضاء- که این هم تاریخچه ای دارد و از زمان خلیفه دوم امر قضاء را شخص دیگر غیر از شخص خلیفه با فرمان خلیفه عهده دار شد و تدریجاً توسعه پیدا کرد تا در عهد هارون وسیله أبو یوسف شاگرد ابو حنیفه تشکیلات نسبتاً منظمی پیدا کرد و خود أبو یوسف به عنوان قاضی القضاه در رأس تشکیلات قضائی قرار گرفت- و همچنین دایره دیگری بوده به نام «دیوان مظالم» که علی الظاهر کار شهربانی

را انجام می داده، و همچنین دوایر و مناصب زیادی از قبیل نقابت و غیره که در تواریخ مضبوط است. تمام این دوایر به نحوی وابسته به دستگاه خلافت و حکومت بوده است.

به هر حال دایره حسبه همان دایره امر به معروف و نهی از منکر بوده و رنگ و صبغه دینی داشته. محتسِبین و مخصوصاً آنان که در رأس دایره حسبه بوده می بایست هم عالم و مطلع باشند و هم با ورع و تقوا و امانت، و یک نوع احترام دینی در میان مردم داشته باشند.

«محتسِب» ناظر و مراقب اعمال مردم بوده که مرتکب منکرات نشوند و مخصوصاً میخوارگی و میخواران را سخت تحت نظر قرار می داده. لهذا شعرایی که به نام می و محبوب تغزل می کرده اند از جور محتسب زیاد نالیده اند و کلمه «محتسب» را زیاد در اشعار خود به کار برده اند. گاهی خدا را شکر می کنند که محتسب نیست و یا محتسب از جهان رفت. شاید حافظ از همه بیشتر نام محتسب را در اشعار خود آورده است. از جمله می گوید:

ای دل بشارتی دهمت محتسب نماند وز می جهان پر است و بت می گسار هم

می گویند نظر حافظ به امیر مبارزالدین است که مدتی برای جلب نظر مردم تظاهر به امر به معروف و نهی از منکر می کرد و مانند یک «محتسب» رفتار می کرد.

نام محتسب را حافظ به او داد. و چون کار او تظاهر بود نه حقیقت- لهذا در اواخر، خود همه چیز را روی میخوارگی گذاشت- مورد طعن و استهزاء حافظ و دیگران است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه