فقه و حقوق جلد20 صفحه 178

صفحه 178

جلسه آمد احترام کن و اگر نیامد نه.

می گویند قاعده اقتضا می کند که مطلق را حمل بر مقید بکنیم یعنی بگوییم آنجا هم که مطلق را ذکر کرده مقصود همین مقید بوده است.

مطلق و مقید در آیات جهاد

حال، از جمله مطلق و مقیدها این است که در قرآن یک جا (مثل اینجا) داریم:

قٰاتِلُوا الَّذِینَ لٰا یُؤْمِنُونَ بِاللّٰهِ وَ لٰا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ این مردمی که به خدا و به قیامت و به هیچ دین حقی ایمان ندارند و هیچ حرام خدا را حرام نمی شمارند، با اینها بجنگید. ولی در آیۀ دیگر داریم: قٰاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّٰهِ الَّذِینَ یُقٰاتِلُونَکُمْ «1» با آنان که با شما می جنگند بجنگید. آیا مقصود این است که در اینجا هم که گفته بجنگید یعنی در وقتی که آنها درصدد جنگ با شما هستند؛ یا نه، در اینجا مطلق است؛ چه بخواهند با شما بجنگند چه نخواهند بجنگند و چه تجاوزی بر شما وارد کنند چه وارد نکنند، بجنگید؟.

اینجا ممکن است دو نظر بدهیم. یک نظر این است که بگوییم مقصود مطلق است. چون اهل کتاب مسلمان نیستند ما مجازیم که با آنها بجنگیم. با هر کسی که مسلمان نیست ما مجازیم بجنگیم تا آنجا که آنها را خاضع کنیم. اگر غیر

مسلمان اهل کتاب نیست باید با او بجنگیم تا مسلمان شود یا کشته گردد، و اگر اهل کتاب است باید بجنگیم تا مسلمان بشوند یا مسلمان نشوند و در برابر ما تسلیم بشوند و جزیه بپردازند. اگر کسی بگوید مطلق را باید گرفت، اینجور می گوید.

ولی اگر کسی بگوید مطلق را باید حمل بر مقید کرد، می گوید: نه، با کمک آیات دیگری که در قرآن داریم که موارد مشروعیت جهاد را ذکر می کند می فهمیم که مقصود مطلق نیست. موارد مشروعیت جهاد کجاست؟ مثلًا از جمله این است که آن طرف بخواهد با شما بجنگد و یا اینکه مانعی برای نشر دعوت اسلامی ایجاد کند، یعنی سلب آزادی دعوت بکند و مانع نشر دعوت بشود و در واقع سدی و مانعی ایجاد کند. اسلام می گوید این سد و مانع را بشکن. و یا اینکه آنها یک قومی را در تحت ظلم و شکنجه خودشان قرار داده باشند، شما با اینها بجنگید برای اینکه مظلومینی را از چنگال آنها نجات بدهید، که در آن آیه می فرماید: وَ مٰا لَکُمْ لٰا تُقٰاتِلُونَ


______________________________
(1) بقره/ 190

فِی سَبِیلِ اللّٰهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجٰالِ وَ النِّسٰاءِ وَ الْوِلْدٰانِ «1» چرا در راه خدا و در راه آن مردم بیچاره از مردها و زنها و بچه هایی که در تحت شکنجه قرار گرفته اند نمی جنگید؟!.

این یک سؤال را شما باید داشته باشید تا همه آیاتی را که مربوط به جهاد است جمع کنیم و روی همدیگر بریزیم ببینیم از اینها چه در می آید.

2. آیا با همۀ اهل کتاب می توان جنگید؟

مسأله دوم در این آیه این قسمت است که اساساً این آیه مطلب را اینجور عنوان

نکرده که با اهل کتاب بجنگید، می گوید با اینها که نه به خدا معتقدند و نه به پیغمبر اعتقاد دارند و نه حرامی را حرام می شمارند و نه به دین حق متدین هستند از اهل کتاب، با اینها بجنگید. مقصود چیست؟ آیا مقصود این است هرکه اهل کتاب شد، مثلًا یهودی و مسیحی بود یا یکی از مذاهب را داشت، او به خدا و پیغمبر و حرام و حلال و دین حق ایمان ندارد، یعنی اگر مدعی بشود بگوید به خدا ایمان دارم، دروغ می گوید ایمان ندارد؟ قرآن در واقع می خواهد بگوید تمام اهل کتاب با اینکه مدعی ایمان به خدا هستند در واقع ایمان به خدا ندارند؟ ممکن است بگوییم از این جهت که آنها دربارۀ مسیح می گویند مسیح خداست یا پسر خداست، اینها به خدا ایمان ندارند؛ و یا مثلًا یهودیها آنچه دربارۀ یهود می گویند غیر از خدای واقعی است، آنها ایمان ندارند، آنها که می گویند: یَدُ اللّٰهِ مَغْلُولَهٌ «2» دست خدا بسته است، به خدای واقعی ایمان ندارند، و همچنین سایر اهل کتاب.

اگر اینجور بگوییم معنایش این است که قرآن ایمان غیر مسلمان به خدا و قیامت را به رسمیت نمی شناسد؛ از چه نظر به رسمیت نمی شناسد؟ از نظر اینکه می گوید واقعاً در ایمان اینها خلل وارد است. یک مسیحی (لااقل در طبقۀ دانشمندانشان) می گوید «خدا» و حتی می گوید «خدای یگانه» ولی در عین حال یک چیزهایی راجع به مسیح و مریم می گوید که اعتقاد به توحید را آلوده می کند.

نظر بعضی از مفسرین این است. بنابراین قرآن که می گوید با اهل کتاب


______________________________
(1) نساء/ 75
(2) مائده/ 64
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه