فقه و حقوق جلد20 صفحه 206

صفحه 206

اینجا حتی در میان علمای اسلام هم دو نظر است: بعضی طوری نظر داده اند که معنی نظرشان این است که توحید جزء حقوق عمومی انسانهاست، پس جنگیدن به خاطر توحید مشروع است، چون دفاع از حق انسانیت است، مثل جنگیدن برای آزادی ملتی دیگر است. ولی عده دیگر طوری نظر می دهند که معنی حرفشان این است که توحید جزء حقوق فردی و یا حقوق ملی ملتهاست و به حقوق انسانی مربوط نیست، بنابراین کسی حق ندارد به خاطر توحید مزاحم فرد دیگر بشود. کدامیک از اینها درست است؟

اموری که طبعاً اجبار بردار نیست

ما حالا نظر خودمان را عرض می کنیم ولی قبل از آن یک مطلب دیگر را باید بگوییم که شاید این دو نظر به حسب نتیجه یکی بشود و آن این است که بعضی از مسائل اکراه بردار و اجبار بردار است ولی بعضی دیگر از مسائل خودش فی حد ذاته اجبار بردار نیست، طبیعتش این است که باید اختیاری باشد.

مثلًا فرض کنید بیماری خطرناکی پیدا شده می خواهند واکسنی تزریق کنند.

اینجا می شود افراد را مجبور کرد که بیایند واکسن بزنند؛ حتی اگر کسی حاضر نشد، بیایند به زور دست و پایش را ببندند و هر چقدر بخواهد دست و

پا بزند و لو در حال بیهوشی آمپول را به او تزریق کنند. این کار اجبار بردار است ولی بعضی از چیزهاست که اجبار بردار نیست و جز از طریق اختیار و انتخاب امکان ندارد. مثلًا تزکیه نفس و تربیت عالی اینچنین است. اگر بخواهیم مردمی را به نحو عالی تربیت کنیم یعنی به نحوی تربیت کنیم که این مردم فضیلتها را به عنوان اینکه فضیلت است بپذیرند و انتخاب کنند و بدیها را به عنوان اینکه بد است و نقص در انسانیت است اجتناب کنند، مثلًا از دروغ تنفر داشته باشند و برای راستی احترام و اهمیت قائل باشند، این کار به زور شلاق نمی شود.

تربیت اجبار بردار نیست

به زور شلاق می شود نگذاشت کسی دزدی کند ولی با زور شلاق نمی شود روح کسی را امین کرد و الا اگر کسی مثلًا احتیاج داشت به اینکه تهذیب نفس بشود و شخصیت اخلاقی اش خیلی عالی بشود می بردندش یکصد شلاق به او می زدند، بعد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه