فقه و حقوق جلد20 صفحه 220

صفحه 220

عاطفی دارد، مثل آنچه قرآن در باب تقالید نسلهای بعد از نسلهای پیشتر طرح می کند: إِنّٰا وَجَدْنٰا آبٰاءَنٰا عَلیٰ أُمَّهٍ وَ إِنّٰا عَلیٰ آثٰارِهِمْ مُقْتَدُونَ «1» که قرآن خیلی روی این مطلب تکیه کرده؛ و همچنین است عقایدی که با پیروی از اکابر صورت می گیرد. اساساً آزادی عقیده در این موارد معنی ندارد، زیرا آزادی یعنی رفع مانع از فعالیت یک قوه فعال و پیشرو، ولی عقیده به این معنی نوعی رکود و جمود است. آزادی در رکود، مساوی است با مفهوم آزادی زندانی در بقای در زندان و آزادی آدمِ به زنجیر بسته در بسته بودن؛ تفاوت در این است که زندانی و زنجیریِ جسم حالت خود را حس می کند اما زندانی و زنجیری روح حس نمی کند. این است که ما می گوییم آزادی عقیده ای که ناشی از تقلید و تبعیت محیط است نه از تفکر آزاد، معنی ندارد.

جزیه

مسأله دیگری که در پایان بحث باید طرح کنیم مسأله «جزیه» است. در متن آیه کریمه آمده است که با اهل کتاب (مطلقاً یا آنان که ایمانشان حقیقی و واقعی نیست) بجنگید تا آنگاه که جزیه بدهند. جزیه چیست؟ آیا جزیه یعنی باج دادن و باج گرفتن؟ آیا مسلمانان که در گذشته جزیه می گرفتند در واقع و نفس الامر باج می گرفتند؟ باج به هر شکل باشد زور است و ظلم است و خود قرآن ظلم را به هر شکل و

به هر صورتی نفی می کند. جزیه از ماده جزاست. جزا در لغت عرب، هم در مورد پاداش به کار برده می شود هم در مورد کیفر. اگر جزیه جزای کیفر باشد، می شود کسی ادعا کند که این مفهومش همان باج گرفتن است، ولی اگر مفهومش پاداش باشد- که هست- موضوع عوض می شود.

قبلًا گفتیم که برخی ادعا کرده اند که اساساً جزیه لغت معرّب است نه عربی، و فارسی هم هست، معرّب کلمه «گزیه» است و گزیه لغتی فارسی است و همان مالیات سرانه ای بوده است که برای اولین بار انوشیروان در ایران وضع کرد. وقتی که این لغت آمد در میان اعراب، طبق قاعده معمول، گاف تبدیل به جیم شد و عربها به جای «گزیه» گفتند «جزیه». پس جزیه مفهومش مالیات است و بدیهی است که


______________________________
(1) زخرف/ 23
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه