فقه و حقوق جلد20 صفحه 286

صفحه 286

ربا. قابل توجه است.

بعید نیست که در جامعه های ابتدایی فرق قرض و بیع مشخص نبوده و پول هم در کار نبوده و فقط جنس را می داده اند که در مقابل پس از مدتی همان جنس را به مقداری اضافه بگیرند.

***. در صفحۀ ... به پیروی از کتاب اسلام و مالکیت می گوید: اشیاء گاهی دارای ارزش واقعی هستند مثل آب، هوا، نور و گاهی [دارای] ارزش مبادله ای، و پول فاقد هر دو ارزش است.

حقیقت این است که هوا و نور فاقد ارزشند، کالاها دارای ارزش واقعی هستند و پول دارای ارزش مبادله ای.

***. توجیهی برای نسیه کرده اند که ربا نیست، زیرا مبادلۀ مثلین نیست و پول زیادتر از قیمت واقعی برای این است که در حقیقت چون هنوز ثمن پرداخت نشده عملًا مبادله نیست ولی قانوناً هست. این مبلغ اضافه در حقیقت به منزلۀ اجاره و کرایۀ مبیع است در آن مدت.

این توجیه صحیح نیست برای اینکه اولًا حقیقتاً نقل و انتقال تحقق یافته و لهذا اگر مبیع تلف شود، از مال مشتری است نه بایع و طبعاً منافعش به خود او تعلق دارد نه به بایع. ثانیاً ممکن است مبیع غیر قابل بقا باشد مثل میوه جات و یخ و بالأخره چیزهایی که انتفاعش به اتلافش است نه به ابقائش، و در این صورت کرایه معنی ندارد.

حقیقت این است که اشکال نسیه مبتنی بر این است که ثمن و مثمن یک قیمت واقعی دارد که آن همان مقدار کاری است که روی آن صورت گرفته است و ملاک ارزش هم همین است. و دیگر اینکه هرچه زاید بر

مبلغ واقعی قیمت گرفته شود رباست و حد اکثر این است که هرچه زائد بر مبلغ واقعی، متناسب با مدت و به خاطر زمان و عامل زمان گرفته شود رباست. در صورتی که نظریۀ دیگر نیز هست و آن اینکه ملاک و معیار قیمت، عرضه و تقاضاست و عرضۀ کم و تقاضای زیاد واقعاً ارزش را بالا می برد و ثانیاً قیمت و ارزش توافق شده لازم نیست حتماً توافق داشته باشد با قیمت واقعی، اعم از آنکه قیمت واقعی را کار تعیین کند یا عرضه و تقاضا.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه