- مقدمه 1
- اشاره 3
- کلیّات علوم اسلامی جلد سوم. 3
- بخش اول: اصول فقه 3
- اشاره 4
- درس اول: مقدمه 4
- اصول فقه 6
- اشاره 8
- درس دوم: منابع فقه 8
- قرآن 9
- سنت 10
- عقل 11
- اجماع 11
- درس سوم: تاریخچه مختصر 13
- اشاره 17
- درس چهارم: مسائل علم اصول 17
- حجیت ظواهر کتاب 18
- خبر واحد 19
- ظواهر سنت 19
- تعادل و تراجیح 20
- اشاره 22
- درس پنجم: مسائل مشترک کتاب و سنت 22
- مبحث اوامر 23
- مبحث عام و خاص 24
- مبحث نواهی 24
- مطلق و مقید 25
- مبحث مفاهیم 26
- ناسخ و منسوخ 27
- مجمل و مبیّن 27
- اجماع 28
- درس ششم: اجماع و عقل 28
- اجماع محصَّل و اجماع منقول 29
- عقل 29
- اشاره 33
- درس هفتم: اصول عملیّه 33
- چهار اصل عملی 34
- اشاره 37
- بخش دوم: فقه 37
- اشاره 38
- درس اول: علم فقه 38
- کلمه فقه در قرآن و حدیث 39
- کلمه «فقه» در اصطلاح علما 40
- حکم تکلیفی و حکم وضعی 40
- عینی و کفائی 41
- تعبّدی و توصّلی 41
- تعیینی و تخییری 42
- نفسی و مقدِّمی 42
- درس دوم: تاریخچه فقه و فقهاء (1) 43
- اشاره 43
- فقهای شیعه 44
- درس سوم: تاریخچۀ فقه و فقهاء (2) 48
- درس چهارم: تاریخچۀ فقه و فقهاء (3) 55
- درس پنجم: تاریخچۀ فقه و فقهاء (4) 61
- اشاره 61
- خلاصه و بررسی 64
- درس ششم: ابواب و رئوس مسائل فقه (1): عبادات 67
- اشاره 67
- عبادات 69
- درس هفتم: ابواب و رئوس مسائل فقه (2): عقود 74
- درس هشتم: ابواب و رئوس مسائل فقه (3): ایقاعات 81
- درس نهم و دهم: ابواب و رئوس مسائل فقه (4): احکام 86
- درس یازدهم: تنوع مسائل فقه 94
- اشاره 94
- تقسیمات 96
- اشاره 99
- الهامی از شیخ الطائفه 99
- روح اسلامی 100
- فقاهت و اجتهاد 101
- رستاخیز علمی اسلامی 102
- کتاب و سنت از دیدگاه فقهای اسلامی 103
- مسأله قیاس 106
- جامد فکرها 110
- اجتهاد در عصر ائمه 110
- اجتهاد از نظر مستشرقین 112
- اجتهاد و حریت 113
- حریت شیخ طوسی 113
- شجاعت ادبی 114
- بهره و سهم ما 115
- اشاره 117
- مزایا و خدمات مرحوم آیه الله بروجردی 117
- روش فقهی 119
- وحدت اسلامی 124
- اسلام در دنیای خارج 125
- همکاری دین و علم 126
- دفتر و حساب 127
- اجتهاد چیست؟ 130
- اصل اجتهاد در اسلام 130
- اشاره 130
- اجتهادِ ممنوع 131
- اجتهادِ مشروع 133
- پیدایش اخباریگری در شیعه 135
- مبارزه با اخباریگری 137
- یک نمونه از دو طرز تفکر 138
- تقلیدِ ممنوع 140
- حدیث امام صادق علیه السلام دربارۀ تقلیدِ ممنوع 141
- اندیشۀ عوامانۀ کریّت و اعتصام علما 143
- تقلیدِ مشروع 145
- چرا تقلید میّت جایز نیست؟ 146
- تأثیر جهان بینی فقیه در فتواهایش 148
- ادراک ضرورتها 149
- یک پیشنهاد مهم 149
- تقسیم کار تخصصی در علوم 150
- تکامل هزار سالۀ فقه 150
- شورای فقهی 151
- اشاره 154
- مسائلی که فقها طرح می کنند 154
- امر به معروف و نهی از منکر 154
- حِسبه و احتساب در تاریخ اسلام 156
- قلمرو دایره احتساب 159
- قداست و احترام احتساب 160
- امر به معروف، خارج از دایره احتساب 160
- توصیه و تأکید اسلام 161
- سعۀ نظریات اصلاحی مسلمین در گذشته 161
- وضع امر به معروف در دوره های اخیر 163
- علت بی تفاوتی مردم در اصلاحات 163
- اصل فراموش شده 164
- راه اخلاص و عمل 165
- اصل «پند یا بند» 165
- عمل جمعی و گروهی 169
- انتظار بیش از حد از زبان و گوش 169
- منطق یا تعبّد 170
- اشاره 176
- جهاد 176
- جنگ با اهل کتاب 176
- قاعدۀ مطلق و مقید 177
- اشاره 177
- 1. جنگ با اهل کتاب مطلق است یا مقید؟ 177
- مطلق و مقید در آیات جهاد 178
- 2. آیا با همۀ اهل کتاب می توان جنگید؟ 178
- 3. «جزیه» چیست؟ 179
- 4. معنی «صٰاغِرُونَ» 180
- فلسفه و هدف جهاد 180
- آیا میان جزیره العرب و غیر جزیره العرب فرق است؟ 181
- تفاوت میان مشرک و غیر مشرک 181
- جهاد و آزادی عقیده 181
- نخستین سؤال: مشروعیت جنگ 182
- پیمان با کفار 182
- جنگ یا تجاوز؟ 182
- چگونگی جنگ 182
- جنگ دفاعی 183
- صلح غیر از تسلیم است 183
- فرق اسلام و مسیحیت 184
- اسلام و صلح 185
- شرایط جنگ 185
- مسلمین در مکه 186
- دفاع یا تجاوز؟ 189
- انتقاد مسیحیت بر اسلام 189
- اشاره 189
- صلح، نه تسلیم و تحمل ذلت 190
- تجاوز بد است نه جنگ، و هر جنگی تجاوز نیست 190
- آیات مطلق دربارۀ جهاد 191
- قاعدۀ حمل مطلق بر مقید 192
- آیات مقید 193
- به کمک مظلوم شتافتن 194
- مبارزه با اختناق 194
- جنگهای صدر اسلام 195
- آیا تقاضای کمک لازم است؟ 195
- لا اکْراهَ فِی الدّین 196
- حمل مطلق بر مقید 196
- صلح و سازش 199
- اشاره 201
- ماهیت جهاد دفاع است 201
- حقوق انسانیت 202
- انواع دفاع 202
- دفاع از حقوق انسانی از دفاع از حقوق فردی و قومی مقدستر است 202
- مقدسترین دفاعها 203
- امر به معروف مصداق دفاع از حقوق انسانی است 204
- نزاع، صغروی است نه کبروی 204
- آیا توحید، حق شخصی است یا حق عمومی؟ 205
- دفاع از آزادی، امروز هم مقدس است 205
- اموری که طبعاً اجبار بردار نیست 206
- تربیت اجبار بردار نیست 206
- ایمان زوربردار نیست 207
- آزادی را می شود به زور داد ولی ایمان و آزادگی و آزادیخواهی را، نه 207
- جنگ برای آزادی دعوت و رفع مانع از تبلیغ 209
- جنگ برای رفع مانع از ایمان و توحید 209
- مقیاس حقوق شخصی و حقوق عمومی 210
- آزادی فکر یا آزادی عقیده 212
- نتیجه 213
- اشاره 213
- آیا آیات جهاد ناسخ و منسوخند؟ 214
- اصل «ما مِنْ عامٍّ الّا وَ قَدْ خُصَّ» 216
- دفاع از ارزشهای انسانی 218
- آزادی «عقیده» یا «تفکر»؟ 219
- جزیه 220
- آیا جزیه پاداش است یا کیفر؟ 221
- فرق امانت و قرض 224
- 1 مسئلۀ ربا و بانک 224
- اشاره 224
- دو نوع ربا 226
- انواع قرض 228
- قرض ربوی از نظر طبیعت حقوقی 229
- آیا سرمایه تولید سود می کند؟ 230
- ربا در قرآن و حدیث 232
- پرسش و پاسخ 237
- آثار مالکیت 244
- 2 مسئلۀ ربا و بانک 244
- اشاره 244
- تعریف قرض 246
- سفته 248
- ربای معاملی 250
- مکیل و موزون خصوصیت ندارد 252
- بیع دَیْن 253
- تعهد در مقابل بانک 254
- سفتۀ صوری 255
- وام سرمایه گذاری و راه حل آن 256
- پرسش و پاسخ 257
- 3 مسئلۀ ربا و بانک 263
- اشاره 263
- بانک یک رابط است 264
- فلسفۀ حرمت ربا 265
- نظریۀ اول: سرمایه نمی تواند تولید سود کند 266
- نظریه دوم: ربا قرض است و قرض نمی تواند سود داشته باشد 267
- نظریه سوم: پول چون ارزش قراردادی دارد نمی تواند سود داشته باشد 268
- 1. اجاره 269
- نظریۀ صحیح 269
- ماده نقض ها: 269
- 2. نسیه 270
- نظارت بر نرخها 274
- نسیه ناشی از آزادی فروشنده است در تعیین قیمت 276
- راه حل ها- ملی کردن بانکها 277
- بیان فقهی 280
- راه حل های دیگر: مضاربه، قرض الحسنه، پیش فروش 282
- آیا وام بستانکاران یک ضرورت است؟ 283
- پرسش و پاسخ 284
- یادداشتهایی از استاد شهید بر جزوۀ آقای مهندس طاهری 285
- اشاره 290
- 4 مسئلۀ ربا و بانک 290
- آیا دولت می تواند مالک باشد؟ 293
- حساب جاری 295
- سپرده و پس انداز 296
- جوایز بانکی 297
- اعانت به اثم 298
- عقد و ایقاع 306
- مسئلۀ بیمه 306
- اشاره 306
- 1 مسئلۀ بیمه 306
- مقدمه «1» 306
- ایجاب و قبول 307
- عقد و معاوضه 308
- آیا ایجاب و قبول برای عقد، ضروری است؟ 308
- سه نوع معامله 312
- بیمه و قمار 312
- پرسش و پاسخ 313
- 2 مسئلۀ بیمه 316
- اشاره 316
- آیا هر معاملۀ صحیحی باید داخل در یکی از ابواب فقه باشد؟ 317
- شرایط و موانع عمومی معاملات 318
- عقد لازم و عقد جایز 320
- آیا بیمه عقد لازم است یا جایز؟ 320
- بیمه و ضمان 321
- تفاوت ضمان در فقه شیعه و فقه اهل تسنن 321
- ضمانت در مقابل پول 322
- ضمان عهده و ضمان دَرَک 323
- بیمه یک معاملۀ مستقل است 323
- آیا بیمه معاملۀ معلومی است؟ 324
- زمان بیمه 325
- بیمۀ عمر 326
- اقسام بیمه 326
- بیمۀ مسئولیت یا بیمۀ شخص ثالث 328
- پرسش و پاسخ 330
- دیه بر عاقله است 335
- اشاره 335
- 3 مسئلۀ بیمه 335
- ضمان جریره 337
- غاصب ضامن است 339
- عقد فاسد 340
- ید امین 340
- مسأله اتلاف 341
- بیمۀ شخص ثالث 341
- مباشرت و تسبیب 342
- خسارت در دماء 343
- اخّاذی ظالم 344
- خسارت در اموال 344
- اگر واسطه انسان نباشد 345
- مسأله اقوائیّت 347
- پرسش و پاسخ 348
- مقدمه: نظری به اقتصاد اسلامی 352
- اشاره 352
- نظر اسلام راجع به ثروت 353
- دوگونه پیوند اسلام با اقتصاد 353
- اقتصاد سالم 356
- اقتصاد چیست؟ 360
- تعریف اقتصاد و مفاهیم اقتصادی 360
- تولید 362
- تأثیر روابط طبیعی و روابط قراردادی در یکدیگر 363
- دو نوع رابطه 363
- مبادله 364
- پول 365
- مراحل زندگی اجتماعی و اقتصادی 365
- ارزش 365
- علم اقتصاد 366
- ثروت یا مال 373
- اشاره 375
- مالکیت از نظر فلسفی 375
- مالکیت از نظر فلسفی 376
- اشاره 382
- ارزش 382
- ارزش 383
- ارزش اضافی 407
- اشاره 407
- ارزش اضافی 408
- سرمایه داری و سوسیالیسم از دیدگاه اسلام 420
- اشاره 420
- اشاره 421
- سرمایه داری و سوسیالیسم از دیدگاه اسلام 421
- مشخّص اصلی سرمایه داری 436
- مرز اشتراک اسلام و سوسیالیسم 440
- شرکت از نظر فقه اسلام 444
- رساله های اقتصادی 446
- اشاره 446
- مالکیت زمین از نظر اسلام 447
- اشاره 447
- انفال 450
- مالکیت فردی 452
- مسأله ارث 453
- اشاره 463
- سوسیالیسم 463
- هنر مارکس 479
- سوسیالیسم و مالکیت فردی 480
- یادداشت اسلام و اقتصاد نظری به نظام اقتصادی اسلام 482
- اشاره 482
- اشاره 483
- یادداشت اسلام و اقتصاد 483
- مسأله اضطرار 491
- مشخصات سرمایه داری 495
- مشخصات سوسیالیسم 498
- روش اقتصادی اسلام 501
- قرآن و اقتصاد 505
- پول و مال 507
- یادداشت نظری به نظام اقتصادی اسلام 509
حکم چگونه است و چگونه نیست.
حجیت عقل، هم به حکم عقل ثابت است (آفتاب آمد دلیل آفتاب) و هم به تأیید شرع. اساساً ما حقانیت شرع و اصول دین را به حکم عقل ثابت می کنیم، چگونه ممکن است از نظر شرعی عقل را حجت ندانیم.
اصولیون بحثی منعقد کرده اند به نام «حجیت قطع» یعنی حجیت علم جزمی. در آن مبحث، مفصل در این باره بحث کرده اند. اخباریین منکر حجیت عقل می باشند ولی سخنشان ارزشی ندارد.
مسائل اصولیِ مربوط به عقل دو قسمت است: یک قسمت مربوط است به «ملاکات» و «مناطات» احکام و به عبارت دیگر به «فلسفه احکام»، قسمت دیگر مربوط است به لوازم احکام.
اما قسمت اول: توضیح اینکه یکی از
مسلمات اسلامی، خصوصاً از نظر ما شیعیان، این است که احکام شرعی تابع و منبعث از یک سلسله مصالح و مفاسد واقعی است؛ یعنی هر امر شرعی به علت یک مصلحتِ لازم الاستیفاء است و هر نهی شرعی ناشی از یک مفسده واجب الاحتراز است. خداوند متعال برای اینکه بشر را به یک سلسله مصالح واقعی که سعادت او در آن است برساند یک سلسله امور را واجب یا مستحب کرده است، و برای اینکه بشر از یک سلسله مفاسد دور بماند او را از پاره ای کارها منع کرده است. اگر آن مصالح و مفاسد نمی بود نه امری بود و نه نهیی؛ و آن مصالح و مفاسد و به تعبیر دیگر آن حکمتها به نحوی است که اگر عقل انسان به آنها آگاه گردد همان حکم را می کند که شرع کرده است.
این است که اصولیون- و همچنین متکلمین- می گویند که چون احکام شرعی تابع و دائر مدار حکمتها و مصلحتها و مفسده هاست- خواه آن مصالح و مفاسد مربوط به جسم باشد یا به جان، مربوط به فرد باشد یا به اجتماع، مربوط به حیات فانی باشد یا به حیات باقی- پس هرجا که آن حکمتها وجود دارد حکم شرعی مناسب هم وجود دارد، و هرجا که آن حکمتها وجود ندارد حکم شرعی هم وجود ندارد.
حالا اگر فرض کنیم در مورد بخصوصی از طریق نقل هیچ گونه حکم شرعی به ما ابلاغ نشده است ولی عقل به طور یقین و جزم به حکمت خاصی در ردیف سایر حکمتها پی ببرد، کشف می کند که حکم شارع چیست. در حقیقت عقل در این گونه
فقه و حقوق (مجموعه آثار)،
ج 20، ص: 53
موارد صغرا و کبرای منطقی تشکیل می دهد به این ترتیب:
1. در فلان مورد مصلحت لازم الاستیفائی وجود دارد. (صغرا).
2. هرجا که مصلحت لازم الاستیفائی وجود داشته باشد قطعاً شارع بی تفاوت نیست بلکه استیفاء آن را امر می کند. (کبرا).
3. پس در مورد بالا حکم شرع این است که باید آن را انجام داد.
مثلًا در زمان شارع، تریاک و اعتیاد به آن وجود نداشته است و ما در ادلّه نقلیّه دلیل خاصی درباره تریاک نداریم اما به دلائل حسی و تجربی زیانها و مفاسد اعتیاد به تریاک محرز شده است، پس ما در اینجا با عقل و علم خود به یک «ملاک» یعنی یک مفسده لازم الاحتراز در زمینه تریاک دست یافته ایم. ما به حکم اینکه می دانیم که چیزی که برای بشر مضر باشد و مفسده داشته باشد از نظر شرعی حرام است حکم می کنیم که اعتیاد به تریاک حرام است.
اگر ثابت شود که سیگار سرطانزاست یک مجتهد به حکم عقل حکم می کند که سیگار شرعاً حرام است.
متکلمین و اصولیون تلازم عقل و شرع را «قاعده ملازمه» می نامند، می گویند:
کل ما حکم به العقل حکم به الشرع یعنی هرچه عقل حکم کند شرع هم طبق آن حکم می کند.
ولی البته این در صورتی است که عقل به یک مصلحت لازم الاستیفاء و یا مفسده لازم الاحتراز به طور قطع و یقین پی ببرد و به اصطلاح به «ملاک» و «مناط» واقعی به طور یقین و بدون شبهه دست یابد، و الّا با صِرف ظنّ و گمان و حدس و تخمین نمی توان نام حکم عقل را بر آن نهاد. قیاس به همین جهت باطل است که ظنّی و
خیالی است نه عقلی و قطعی. آنگاه که به «مناط» قطعی دست یابیم آن را «تنقیح مناط» می نامیم.
متعاکساً در مواردی که عقل به مناط احکام دست نمی یابد ولی می بیند که شارع در اینجا حکمی دارد، حکم می کند که قطعاً در اینجا مصلحتی در کار بوده و الّا شارع حکم نمی کرد. پس عقل همان طور که از کشف مصالح واقعی حکم شرعی را کشف می کند، از کشف حکم شرعی نیز به وجود مصالح واقعی پی می برد.
لهذا همان طور که می گویند: کل ما حکم به العقل حکم به الشرع، می گویند: کل ما حکم به الشرع حکم به العقل.