فقه و حقوق جلد20 صفحه 452

صفحه 452

خصوص زمان غیبت باشد، و ثانیاً مفاد «هی له» بیش از اختصاص و اولویت نمی فهماند، خصوصاً که در بعضی اخبار احیاء موات وارد شده که احیاءکننده باید خراج بپردازد. خراج پرداختن با مالکیت شخصی جور در نمی آید. و ثالثاً بعید نیست که تصرفات خرید و مالکانه احیاکنندگان اراضی موات یا کسانی که از زمینهای محیاه

به آنها رسیده است یعنی از قطایع ملوک یا اراضی صلح به آنها رسیده، تصرفات مالکانه آنها به اجازه امام باشد نه اینکه ملک طلق آنهاست.

در کتاب اسلام و مالکیت صفحه 158- 160 فی ء را با انفال دوتا ذکر می کند و احیاناً در صفحه 158 فی ء را با اراضی مفتوحه عنوه یکی ذکر می کند، اما به نظر می رسد که اشتباه است؛ فی ء جزء انفال است. دلیل فی ء آیه 7 از سوره حشر است: مٰا أَفٰاءَ اللّٰهُ عَلیٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُریٰ فَلِلّٰهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبیٰ وَ الْیَتٰامیٰ وَ الْمَسٰاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لٰا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیٰاءِ مِنْکُمْ ...

مالکیت فردی

مال از نظر اسلام همان طوری که به فرد تعلق دارد به اجتماع نیز تعلق دارد. حق مالکیت نامحدود نیست، شامل اسراف و تبذیر نیست؛ لهذا اسلام اجازه نمی دهد که انسان برای بعد از مردن خود به هرچه دلش می خواهد وصیت کند. در آمریکا یک ثروتمند احیاناً وصیت می کند که همه یا نیمی از ثروتش مال سگ عزیزش (سی سی مثلًا) باشد. این کار احمقانه است و اسلام چنین حقی را برای مالک قائل نیست.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه