فقه و حقوق جلد21 صفحه 12

صفحه 12

عبارت است از انسانهایی که گوش دارند و کرند، زبان دارند و گنگ و لالند، قوۀ عقل و تمیز به آنها داده شده است ولی آن را به کار نمی اندازند و فکر نمی کنند. نظیر این آیه که دعوت به تعقل شده است در قرآن زیاد است.

یک سلسله آیات داریم که غیر مستقیم مردم را به تعقل دعوت کرده است. آنها هم چند دسته اند و نمی خواهیم همۀ آنها را عرض کنیم، چون از مطلبی که در نظر گرفته ام دور

می مانیم. یک دسته از این آیات آیاتی است که مطلبی را با شکل و صورتی طرح می کند که عقل را به تفکر کردن و تأمل کردن برمی انگیزد. این خود یک روش خاصی است که برای تحریک عقول به کار برده شده است. از جمله همین آیه است. در این آیه که در موضوع انسان است، به شکلی مطلب بیان شده که انسان وقتی این آیه را تلاوت می کند فوراً چند علامت سؤال در جلو خودش می بیند.

إِنّٰا عَرَضْنَا الْأَمٰانَهَ عَلَی السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبٰالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهٰا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهٰا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسٰانُ إِنَّهُ کٰانَ ظَلُوماً جَهُولًا..

ما امانت را بر آسمانها و زمین عرضه کردیم. این امانت چیست؟ کدام امانت است؟

چگونه عرضه کردیم؟ بر کی عرضه کردیم؟ بر آسمانها و بر زمین و کوهها. چگونه امانتی را می شود بر آسمان و زمین و کوه عرضه کرد؟ امانت را ما عرضه داشتیم بر آسمانها، بر زمین و بر کوهها اما آنها از اینکه این امانت را بپذیرند امتناع کردند. کلمۀ أبین أَنْ یَحْمِلْنَهٰا آمده است، یعنی امتناع کردند از اینکه این امانت را به دوش بگیرند.

معلوم می شود نوع امانت نوعی است که این موجودات که این امانت بر آنها عرضه شده است باید تحمل کنند، به دوش بگیرند، نه صرف اینکه بپذیرند. شما در امانتهای معمول می گویید که فلانی فلان امانت را پذیرفت، نمی گویید به دوش گرفت. اما اینجا قرآن کریم می فرماید اینها امتناع کردند از اینکه این امانت را به دوش بگیرند. این «امانت به دوش گرفتن» موضوعی در ادبیات عربی و فارسی شده است. حافظ می گوید:

وَ حَمَلَهَا الْإِنْسٰانُ اما انسان این امانت را به

دوش گرفت. فوراً این سؤال پیش

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه