فقه و حقوق جلد21 صفحه 147

صفحه 147

دارند. همین موضوع، الْیَق بودن مرد را می رساند، که تازه من قبول ندارم مردها در این کار از زنها الیق باشند ولی می خواهم ثابت کنم که تمام اینها روی هوا و هوس است.

غرض از مثالی که عرض کردم این نیست که حالا دیگر فرق نمی کند، پس هر زنی که می خواهد بزاید فوراً به سراغ مرد برود! نه، اصلًا قابله باید زن باشد. ولی اگر فرض کنیم واقعاً کارد به استخوان برسد، به مرحله ای برسد که خطر از دست رفتن جان در میان باشد، البته باید برود.

مسئلۀ تشریح

یکی از مسائلی که مخصوصاً دانشجویان سؤال می کنند و برای بعضی ها بهانه ای شده است که به دین اسلام حمله کنند و بگویند دین اسلام منطبق با زمان نیست و اگر کسی بخواهد پابند به دین خودش باشد باید از قافلۀ تمدن عقب بماند، مسئلۀ تشریح است. می گویند یکی از علوم دنیا علم طب است که از قدیم الایام یکی از پایه های آن، علم تشریح بوده است. یک دانشجو جزء برنامۀ درسش باید تشریح اموات باشد و در تمام دنیا تشریح میّت هست. روی غرض نیست، روی ضرورت علم است. از قدیم الایام تشریح می کردند، منتها گاهی بدن انسان را تشریح می کردند، گاهی بدن حیوان را، و البته تشریح بدن حیوان مفید است، کمک می دهد

اما تمام ساختمانهای بدن حیوان و تمام فعالیتهای اعضای بدن حیوان مساوی با بدن انسان نیست. مسلّم کاری که از تشریح بدن انسان ساخته است از تشریح بدن حیوان ساخته نیست. از طرفی ما می دانیم در دین اسلام جنازۀ مؤمن محترم است.

اگر کسی بمیرد، مردم دیگر حق ندارند به جنازۀ او توهین کنند. یک تشریفاتی دارد که اینها واجب است و از واجبات کفایی است که هرچه زودتر و سریعتر باید میّت را تجهیز کنند، یعنی باید مقدمات غسل و کفن و دفن او را آماده کنند؛ اول غسل بدهند، بعد کفن کنند، بعد هم دفن کنند؛ نباید معطل کرد. حالا با تشریح اموات چه باید کرد؟.

این مسأله مسئلۀ مهمی نیست، عین همان مطلبی است که در مسائل پیش

عرض کردم. اسلام اولًا می گوید بدن مؤمن احترام دارد «1». شما می گویید تشریح چیزی است که پیشرفت علم طب متوقف به آن است، شناختن بسیاری از امراض و معالجه ها فرع بر این است که یک بدن تشریح بشود. می گوییم خود این موضوع (طب) هم از نظر اسلام جزء واجبات کفایی است. همان طور که تدفین یک میّت از واجبات کفایی است، فرا گرفتن علم طب هم از واجبات کفایی است. باید در میان مردم افرادی باشند که متخصص علم طب باشند و هر عملی که کشف یک بیماری و یا یک دارو متوقف بر آن است، به حکم مقدمۀ عمل واجب، واجب می شود.

بنابراین از نظر اسلام، ما در اینجا دو واجب داریم. دانشجو باید بداند اگر مسلمان است، دارد یک واجب کفایی را انجام می دهد. یک وقت ممکن است با تشریح

کردن بدن غیر مؤمن، منظور علم طب را عملی کرد. این قدر اجنبی هست که آنها قانع می شوند که جنازه شان را در اختیار طب قرار بدهند. در این صورت بروید از بدن غیر مسلمانها- که دربارۀ آنها این اشکال وجود ندارد- بیاورید تشریح کنید و حاجت علم طب را برآورید. اگر بگویند خیر، آنها بدنهایشان را در اختیار ما نمی گذارند یا واقعاً در دسترس ندارند، می گوییم از نظر اسلام آیا پیشرفت علم طب مهمتر است یا احترام بدن مؤمن؟ می گوییم البته پیشرفت علم طب مهمتر است.

آن وقت باید این کوچکتر را فدای بزرگتر کرد. البته در اینجا یک ریزه کاری هایی هست که یک نفر مجتهد می تواند آنها را بررسی کند.

از یکی از علمای معاصر این سؤال را کرده بودند. این طور جواب داده بود: اگر ما فرض کنیم بدن غیر مسلمان به قدر کافی در دسترس نیست و هرچه هست بدن مسلمان است، در اینجا باز میان بدنهای مسلمان فرق می کند. یک وقت هست یک مسلمانی شخصیتش جزء شعارهای دینی است، بدن او احترام بیشتری دارد، همان طوری که زنده های مسلمانان همه یک احترام ندارند. آیا احترام آیت اللّٰه بروجردی مساوی بود با احترام یک مسلمان عادی؟ نه، بی احترامی به آن مرد بی احترامی به عموم مسلمین است چون او رئیس مسلمین است، سمبل مسلمین است. مسلماً بدن او هم احترام بیشتری دارد. اگر فرض کنیم هزارها بدن مسلمان


______________________________
(1) البته هر بدنی را باید دفن کرد و لو بدن کافر باشد. اگر چه بدن کافر غسل و این تجهیزات را ندارد ولی باید آن را دفن کرد، نباید لاشه اش را رها کرد.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه