فقه و حقوق جلد21 صفحه 195

صفحه 195

نظر علامه طباطبایی

اجتماع روی فرد اثر می گذارد و فرد روی اجتماع. اجتماع واقعاً مجموعش یک واحد است، خودش روح دارد، عمر دارد. این یک مطلب عجیبی است که البته کسی که آن را خوب استنباط کرده و پرورانده است، علامه طباطبایی (سلّمه اللّٰه تعالی) است. ایشان در کمال وضوح از قرآن استنباط می کند که قرآن برای اجتماع شخصیت قائل است، برای اجتماع عمر قائل است: لِکُلِّ أُمَّهٍ أَجَلٌ فَإِذٰا جٰاءَ أَجَلُهُمْ لٰا یَسْتَأْخِرُونَ سٰاعَهً وَ لٰا یَسْتَقْدِمُونَ «1»، برای اجتماع بیماری و سلامت قائل است، برای اجتماع سعادت و شقاوت قائل است، برای اجتماع شرکت در مسئولیت قائل است.

گاهی افرادی می پرسند چرا اگر [اکثریت] یک قومی گناه کرده، اقلیت صالحی که در میان آن قوم است هم به عذاب آن قوم معذّب می شوند؟ نمی دانند که افراد اجتماع حکم اعضای یک پیکر را دارند. وقتی که در عضوی از یک پیکر سرطان پیدا بشود، اعضای دیگر نمی توانند بگویند چرا ما هم باید از بین برویم. به همان دلیل که شما با یکدیگر اتصال و همریشگی و پیوند دارید، به همان دلیل که از سعادت او بهره مند هستید، به همان دلیل از بدبختی او هم باید در اجتماع متضرر باشید. فقط آن دنیاست که دنیای جدایی است. در این دنیا افراد اجتماع واقعاً به یکدیگر متصلند، واقعاً در ناخوشی و خوشی یکدیگر شریکند، واقعاً در عذاب و سعادت یکدیگر شریک هستند. دنیای امتیاز آن دنیاست: وَ امْتٰازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ «2». در این دنیا صحبت «وَ امْتٰازُوا» نیست. در این دنیا قانون و قاعدۀ علمی هم ایجاب می کند که اگر واقعاً جناحی از اجتماع آن قدر فاسد

شد که توانست بلایی را به سوی اجتماع بکشد، این بلا شامل افراد دیگر هم بشود، سالم و ناسالم را با هم بگیرد. در این دنیا تر و خشک با هم می سوزد. منتها از نظر آنها که به اصطلاح خشکند یعنی آمادۀ سوختن هستند، عذاب الهی است و شاید در آن دنیا هم دنباله داشته باشد ولی از نظر آنها که شخصاً استحقاق نداشته اند، مصیبت است، ابتلاست و در آن دنیا به آنها اجر داده می شود. به هر حال در این دنیا تفکیک پذیر نیست.


______________________________
(1) اعراف/ 34
(2) یس/ 59
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه