- مقدمه 1
- مقدمه: اسلام و مقتضیات زمان 3
- اسلام و نیازهای زمان/ جلد اول 10
- اشاره 10
- علت تغییر مقتضیات زمانها 11
- اشاره 11
- مقصود از «امانت» 14
- تفاوت زندگی اجتماعی انسان با حیوانات اجتماعی 16
- اشاره 19
- دو نوع تغییر در زمان 19
- تفاوت اساسی انسان و حیوانات اجتماعی 19
- امکان سقوط و انحراف برای انسان 21
- مقیاس تشخیص تغییرات خوب از بد 24
- علم آزاد و علم اسیر 26
- نظریۀ مدینۀ فاضلۀ افلاطون 28
- جامعۀ در حال رشد 31
- مَثَل رشد و تکامل امت اسلام 31
- اشاره 31
- سرعت رشد مسلمین 33
- اشتباه گوستاولوبون 34
- سیاست اروپایی 36
- اشاره 40
- افراط و تفریطها 40
- روشنفکریهای افراطی خلیفۀ دوم 41
- افراطکاری یا جهالت 43
- سخن علی علیه السلام 45
- تفریطکاری یا جمود 47
- اشاره 49
- راه میانه 49
- مثال دیگر: حرمت گوشت خوک 50
- مثال دیگر: زبان عربی، زبان اعمال مذهبی در اسلام 53
- مثال دیگر برای جهالت: قیاس ابو حنیفه 57
- عقل و راه اعتدال 57
- اشاره 57
- احکام و قوانین عقل 62
- مخالفت ائمۀ اطهار علیهم السلام با قیاس 62
- اشاره 65
- خوارج 65
- معتزله و اشاعره 66
- تاریخچۀ خوارج 67
- خوارج از نظر علی علیه السلام 69
- اشاره 73
- عوامل تصفیه تفکر اسلامی 73
- آلودگیهای فکری در دنیای اسلام 75
- دستگاههای تصفیۀ فکر اسلامی 76
- اسلام، یگانه دین بدون تحریف 78
- قرآن و عقل 79
- اخباریگری 82
- اشاره 82
- نمونه هایی از جعل حدیث 84
- مبارزۀ مجتهدان با اخباریان 86
- برخورد اخباریان با قرآن 87
- سخن آیت اللّٰه بروجردی 88
- اشاره 90
- مشروطیّت 90
- موافقان و مخالفان مشروطیت 92
- تعریف مشروطیت 93
- منطق موافقان 95
- اشاره 99
- شئون پیامبر صلی الله علیه و آله: رسالت، قضاوت، حکومت 99
- انتقال این سه مقام به امام 100
- سخن آیت اللّٰه بروجردی 103
- 1 مقتضیات زمان 105
- اشاره 105
- پدیده های زمان دوگونه اند 108
- امکان انحراف در بشر 109
- مفهوم درست «مقتضیات زمان» 111
- حاجتهای ثابت و حاجتهای متغیر 113
- اشاره 116
- 2 مقتضیات زمان 116
- نگاه فلسفی به مسأله 119
- ثبات روح انسان 120
- قوانین عالم ثابت است 122
- نگاه اجتماعی 123
- اشاره 126
- تغییرات زمان در تاریخ اسلام 126
- نعمتی که شیعیان از آن برخوردارند 127
- مثال اول برای تغییر اقتضای زمان 129
- مثال دوم 131
- اجتهاد و تفقّه در دین 134
- اشاره 134
- سخن اقبال و سخن ابن سینا دربارۀ اجتهاد 135
- تعبیر قرآن 136
- یک مثال 138
- مثال دیگر 139
- سخن مرحوم فیض کاشانی 140
- قاعدۀ ملازمه 143
- اشاره 143
- معنی تعبّد 144
- قانون اهم و مهم 145
- مسئلۀ تشریح 147
- شکلهای مختلف دستورهای دین 148
- علی علیه السلام شخصیت همیشه تابان 151
- اشاره 151
- چهره های منسوخ نشدنی 152
- سخن ادوارد براون 155
- سخن جبران خلیل جبران دربارۀ علی علیه السلام 157
- نسبیّت آداب 159
- اشاره 159
- مسئلۀ نسبیت اخلاق 160
- فرق اخلاق و آداب 161
- آداب مربوط به هنرها و صنعتهاست 164
- عبادت و پرستش، نیاز ثابت انسان 166
- اشاره 166
- حکایتی از دورۀ نوجوانی 167
- دو قسم آداب و رسوم 169
- معنی پرستش 171
- عبادت، سرلوحۀ تعلیمات اسلامی 173
- نظریۀ نسبیّت عدالت 176
- اشاره 176
- معنی نسبیّت 177
- تعریف عدالت 179
- پاسخ به یک شبهه 182
- معنی دیگر عدالت 183
- ردّ نظریۀ نسبیّت عدالت 186
- اشاره 186
- مسئلۀ حق و تکلیف 187
- یک مثال 189
- حقوق فرد و اجتماع 191
- اجتماع یک امر حقیقی است 193
- نظر علامه طباطبایی 195
- یک شاهد از قرآن 196
- حقوق، تنها با مکتب الهی قابل توجیه است 197
- اشاره 201
- بررسی نظریۀ نسبیّت اخلاق 201
- مسئلۀ حسن و قبح عقلی 202
- فکر سقراطی 204
- اخلاق یعنی ورزش و تقویت قوای روحی 206
- اشاره 209
- مسئلۀ نسخ و خاتمیت 209
- فلسفۀ خاتمیت 210
- خاتمیت از نظر آوردن معارف الهی 212
- خاتمیت از نظر آوردن قوانین 214
- خاتمیت به درجۀ تمدن مربوط نیست 217
- خاتمیت 219
- اشاره 219
- تحریف شریعت پیشین، یکی از علل نسخ 220
- خاتمیت از نظر اصلاح دین سابق 222
- خرافه ای در مسئلۀ احیای دین 223
- سرایت این خرافه به شیعه 225
- اشاره 230
- وجدان و مسئلۀ نسبیت اخلاق 230
- آیا حسن و قبح یک امر نسبی است؟ 231
- تعبیر قرآن از وجدان 232
- آیا وجدان تغییر می کند؟ 235
- وجدان در حدیث 235
- حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله دربارۀ امر به معروف و نهی از منکر 236
- خوبها و بدها دو قسم اند 237
- اشاره 240
- جبر زمان و مسئلۀ عدالت 240
- مفهوم درست جبر زمان 241
- مفهوم غلط جبر زمان و رد آن 243
- چند حکایت 244
- فرضیۀ فروید 248
- نظر راسل 249
- سوسیالیسم تخیّلی 250
- اسلام و نیازهای زمان/ جلد دوم 253
- اشاره 253
- اشاره 254
- طرح اشکال و پاسخ اجمالی 254
- آیا زمان معصوم است؟ 255
- تعبیر اقبال از اجتهاد 256
- قوانین اسلامی از نوع قضایای حقیقیه است 258
- باب تزاحم، حلّال بسیاری از مشکلات 261
- تزاحم مصلحت فرد با مصلحت اجتماع 263
- تشریح میّت مسلمان 264
- لزوم شناخت شرایط زمان توسط مجتهدین 265
- فلسفۀ احکام 266
- مقام عقل در استنباط احکام اسلامی 270
- اشاره 270
- «عقل» یکی از مبادی استنباط احکام 271
- تقسیم بندی قوانین اسلامی 274
- یک مثال 276
- آیا مفهوم قضایا تغییر می کند؟ 278
- مثال دیگر 282
- طلاق قضایی 287
- اختیارات وسیع حاکم شرعی 290
- آیا اجتهاد نسبی است؟ 295
- آیا واقعیت واحد وجود ندارد؟ 295
- مخطّئه و مصوّبه 295
- نیازهای ثابت و نیازهای متغیر 299
- قوانین کنترل کننده 306
- اشاره 311
- جبر تاریخ از دو دیدگاه 311
- آیا ایدئولوژی هم کهنه می شود؟ 312
- نظر مارکسیسم 313
- نظر راسل 316
- برخی قوانین اسلام، مداری است نه مرحله ای 323
- اشاره 327
- نیروی محرّک تاریخ چیست؟ 327
- ترکیب جامعۀ انسانی چگونه ترکیبی است؟ 329
- نظر ابن خلدون 333
- نظر جرجی زیدان 335
- دو نمونۀ تاریخی 336
- سخن علیّ الوردی 340
- اشاره 349
- 1 نظریۀ جبر اقتصادی تاریخ و بررسی آن 349
- شوخی طلبه ها 354
- تفاوت نهضتهای پیامبران و سایر نهضتها 356
- آیا جنگهای فکری و عقیدتی جنگهای طبقاتی است؟ 360
- مسئلۀ «تبلیغ» در مارکسیسم 364
- اشاره 374
- 2 نظریۀ جبر اقتصادی تاریخ و بررسی آن 374
- دو تفسیر از زیربنا بودن اقتصاد 374
- آیا در انسان فقط غریزۀ تلاش برای معاش اصیل است؟ 377
- آیا وجدان فکری بشر مستقل است یا تابع؟ 378
- تأثیر متقابل غرایز انسان در یکدیگر 384
- اشاره 390
- جامعه و تاریخ از نظر قرآن 390
- آیا قرآن برای جامعۀ بشری شخصیت قائل است؟ 390
- سخن علامۀ طباطبایی (ره) 392
- آیات قرآن در این زمینه 393
- فکر انسان انعکاس محیط نیست 398
- تاریخ صرفاً جنگ طبقاتی نیست 400
- اشاره 405
- آیا اخلاق، مطلق است یا نسبی؟ 405
- معیار اخلاق چیست؟ 406
- نظر کانت 407
- نظریۀ دیگر 410
- نظر راسل 410
- بررسی 412
- فرق میان «اخلاق» و «آداب» 416
- سخن ویل دورانت 417
- اشاره 424
- تک سخنرانی ها 424
- اسلام و نیازهای جهان امروز 425
- اشاره 425
- اصل نیاز 426
- سخن پیامبر صلی الله علیه و آله 427
- نیاز بشر امروز 428
- نفاق، بزرگترین پدیدۀ عصر ما 428
- ایمان، پایۀ همۀ مقدسات 429
- ریشۀ روی گردانی از دین در اعصار اخیر 430
- اشتباهات کلیسا 431
- تأثیر اسلام در تمدن اروپا 431
- 1. ارزش دادن به شخصیت انسانی 433
- شواهدی بر موضوعات سه گانه: 433
- 3. احترام به عمل و سخت کوشی 434
- 2. حق عقل در حریم دین 434
- نیازهای بشر امروز از نظر اقبال لاهوری 436
- سه رکن قانون احتیاج 437
- قوانین اسلام در مقایسه با توسعه و تحول دنیای جدید 440
- اشاره 440
- سه طبقۀ اجتماعی 441
- منطق مبتنی بر اصل تغییر 443
- راز تحول تاریخ انسان 443
- پاسخ 444
- منطق دوم: قانون زندگی بشر متغیر است 445
- پاسخ 446
- ثبات اخلاق 447
- مسئلۀ عصمت زمان 448
- وظیفۀ ما 451
- اصالت عقل در اسلام 453
- عدم توجه اسلام به شکلهای زندگی و توجه به روح زندگی 454
- داستان آقا شیخ علی زاهد 455
- اشاره 458
- فهرستها 458
- فهرست آیات قرآن کریم 459
- فهرست احادیث 463
- فهرست اشعار عربی 467
- فهرست اشعار فارسی 467
- فهرست اسامی اشخاص 469
- فهرست اسامی. کتب، مقالات، نشریات 474
عقل آنها را زیبا می داند، و اخلاق بد که انسان نباید آن را داشته باشد کارهایی است که عقل آنها را نازیبا می داند. سقراط مکتب اخلاقش را بر اساس عقل گذاشته است، آن هم زیبایی و زشتی عقلی. آن کسانی هم که کتابهای او را ترجمه کرده اند همین فکر سقراطی را پذیرفته اند و البته علمای اسلامی که روی آن بحث می کردند، این موضوع را درک کردند که حسن و قبح پایۀ ثابتی نیست و متغیر است. ولی مطلب این است که ما چرا پایۀ اخلاق را زشتی و زیبایی عقلی بدانیم تا بعد جواب آن را بدهیم؟.
نه، اینجور نیست. همان طور که عرض کردم معنای اخلاق نظام دادن به غرایز است. چنانکه طب نظام دادن قوای بدنی است، اخلاق نظام دادن قوای روحی است.
پایۀ طب بر حسن و قبح عقلی نیست. پایۀ اخلاق هم بر حسن و قبح عقلی نیست.
یعنی چه؟.
قبلًا این مطلب را عرض کردم که انسان از لحاظ روحی دارای نیروهایی است، دارای غرایزی است. هر یک از این نیروها تکالیفی [به عهدۀ انسان] دارند؛ یعنی انسان باید حد هر نیرویی را نگاه بدارد و بفهمد که آن قوّه و نیرو چه مقدار لازم دارد، نه بیشتر بدهد و نه کمتر، چنانکه
راجع به بدن قضاوت می کند. اگر انسان به قوا و نیروهای روحی خودش نرسد، یعنی به بعضی زیادتر برسد و به بعضی دیگر کمتر و آنها را گرسنه نگه دارد، در قوا و نیروهای روحی اختلاف پیدا می شود، بی نظمی و آشفتگی پیدا می شود. این را بیماری روحی می گویند؛ یعنی زیادتر از حد به قوّه ای رساندن، او را سرسخت می کند، عواقبی ایجاد می نماید؛ و اگر به قوّه ای کمتر از آنچه که احتیاج دارد بدهند، او هم سرسخت خواهد شد و عواقب نامطلوبی ایجاد می کند.
مثلًا اگر انسان به قوّۀ غذا خوردن بیش از حد رسیدگی کند، نازپرورده اش کند، دائم به فکر شکم باشد، این قوّه را فاسد می کند بلکه تمام وجود و اخلاقش را فاسد می کند؛ و اگر به حد کافی به آن نرسد، یک نوع عواقب دیگر ایجاد می کند. این دیگر ربطی به این ندارد که این کار عقلًا خوب باشد یا بد. اساس اخلاق سلامت روان است. سلامت روان مثل سلامت بدن ربطی به حسن و قبح ندارد. روان باید سلامتی داشته باشد. همان طور که بدن احتیاج به ورزش و تقویت دارد، روان انسان هم احتیاج به تقویت و ورزش دارد؛ یعنی انسان می تواند با برخی اعمال حتی فکر خودش را تربیت کند. در کتاب امیل، نویسنده این نکته را خیلی خوب و عالی ذکر