فقه و حقوق جلد21 صفحه 218

صفحه 218

زمان نوح تا زمان خاتم الانبیاء رخ داده است.

این امر اصلًا بستگی به درجۀ تمدن ندارد. پیغمبران برای چه آمده اند؟ اصلًا احتیاج بشر به وحی چیست؟ پیغمبر که نمی آید تا جانشین فکر و عقل بشر باشد.

پیغمبر نیامده است که تمام قوای

وجود بشر را معطل کند، بگوید شما فکر نکنید، استدلال نکنید، اجتهاد نکنید، تمام کارها را ما بجای شما انجام می دهیم. این امر خلاف نظم عالم است. پیغمبران می گویند: ای بشر! هرچه از تو ساخته است خودت انجام بده. کارهایی را که در حدود فکر و عقل و استدلال است باید خودت انجام بدهی. جایی که از قوّۀ تو خارج است، ما به وسیلۀ وحی تو را دستگیری می کنیم.

مثل اینکه اگر بچه ای همراه شما باشد، مراقب او هستید. تا آنجا که خودش می تواند راه برود، می گذارید خودش راه برود. وقتی که به آنجا می رسد که دیگر نمی تواند راه برود، او را بغل می کنید. وحی چنین است، منتها آن چیزهایی که بشر در آنها احتیاج به وحی داشته است، از اول تا آخر عالم محدود بوده است. از زمان حضرت آدم تا زمان خاتم الانبیاء مقداری که بشر احتیاج به وحی داشته است، محدود بوده ولی همان امر محدود را قابل نبوده که به خودش بسپارند و بگویند خدا حافظ شما.

لذا دوره به دوره پیغمبر می فرستند، دائماً مراقب، تا می رسد به آنجا که به او می سپارند، و آنهایی که [در زمانهای] بعد هستند موظفند که مراقبت کنند. شما در کار اطباء ملاحظه کرده اید که آنها با بیمارانشان دوگونه رفتار می کنند. برای بیمارهای خیلی ساده و عوام، طبیب علاوه بر اینکه نسخه می دهد سایر کارها را خودش مراقبت می کند. اما در مورد بیماری که تحصیل کرده است، کار دکتر خیلی آسان است؛ فقط دو کلمه حرف می زند و به بیان یک امر کلی قناعت می کند.

پس معلوم شد مسئلۀ خاتمیت حل شده است و اینکه می گویند اگر ادیان

باید به حسب زمان نسخ بشوند خاتمیتی نباید باشد و اگر نباید نسخ بشوند، شریعتی نباید ناسخ شریعت پیشین باشد، صحیح نیست. حساب خاتمیت حساب دیگری است که عرض کردم. خیال می کنم همین مطلب، امشب کافی باشد و من هم خسته شده ام، دیگر بیش از این نمی توانم صحبت کنم. همین جا دعا می کنیم ...

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه