فقه و حقوق جلد21 صفحه 239

صفحه 239

این است که مقصود از قناعت چیست؟ اصلًا قناعت

یعنی چه؟ قناعت نقطۀ مقابل طمع است: «عَزَّ مَنْ قَنَعَ وَ ذَلَّ مَنْ طَمَعَ» «1». قانع باش به آنچه که خود داری و دست طمع و ذلت پیش دیگری دراز مکن. این کار دیروز خوب بود، امروز هم خوب است.

اینها خیال می کنند در قدیم که می گفتند قناعت، یعنی به کم بساز، کمی از مال حلال را بگیر و مابقی را به دریا بریز. نه، قناعت نقطۀ مقابل طمع است. می گوید به مال خودت بساز و به مال دیگری چشم نداشته باش. وجدان انسانیت در تمام زمانها این طور حکم می کرده است که شخص، خودش را خوار و ذلیل نکند. یا اینکه می گوید ترک دنیا در گذشته خوب بود و حالا بد است. در پاسخ باید گفت آن ترک دنیایی که بد است دیروز هم بد بود و آن ترک دنیایی که خوب بود امروز هم خوب است. اگر مقصود از ترک دنیا تنبلی کردن، غارنشینی و از همۀ مردم بریدن باشد، در گذشته بد بود، امروز هم بد است. قرآن می فرماید: وَ رَهْبٰانِیَّهً ابْتَدَعُوهٰا «2» رهبانیت، بدعت بود؛ رهبانیت را ما به مردم تعلیم ندادیم، در زمان عیسی هم نبود، از پیش خود درآوردند. و اگر مقصود از ترک دنیا ترک دنیاپرستی باشد، الآن هم خوب است.

تمام چیزهایی که می گویند قضاوت مردم در مورد آنها در زمانهای مختلف فرق می کند، مربوط به خوب و بدهای واقعی نیست، مربوط به وسایل خوب و بد است.

قضاوت مردم دربارۀ وسایل خوب و بد عوض می شود ولی دربارۀ خوب و بد عوض نمی شود. یکی دیگر از مثالهایی که اینها ذکر می کنند مربوط به تعدد زوجات است. می گویند تعدد زوجات در

قدیم خوب بود و حالا بد است. در جواب باید گفت اگر هدف از تعدد زوجات هوسرانی باشد، در قدیم خوب نبود حالا هم بد است. اما اگر تعدد زوجات در واقع چاره جویی باشد، در گذشته خوب بود و حالا هم خوب است. با آن شرایطی که دارد، همیشه خوب است. اگر آن شرایط نباشد، آن وقت بد بود حالا هم بد است. این مطلبی بود که می خواستم به عنوان تتمۀ بحث نسبیت اخلاق گفته باشم.


______________________________
(1) غرر الحکم، ج 2/ ص 528
(2) حدید/ 27
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه