فقه و حقوق جلد21 صفحه 274

صفحه 274

هماهنگی دارد؛ یعنی از اینجا باید کشف کنید که شرع هم همین است. از آن طرف هم که گفته اند: «کُلُّ ما حَکَمَ بِهِ الشَّرْعُ حَکَمَ بِهِ الْعَقْلُ»، مقصودشان این است که اگر در جایی شرع به طور قاطع حکمی کرد، از باب اینکه می دانیم در اسلام سخنی به گزاف گفته نمی شود، عقل به طور اجمال می گوید: اینجا یک ملاکی وجود دارد؛ گرچه من هنوز تشخیص نداده ام ولی وجود دارد، منطق نیست.

بعد از آشنایی عقل به اینکه اسلام بدون ملاک و مناط و منطق حرفی نمی زند، همین قدر که شرع چیزی گفت، عقل هم اجمالًا می گوید اینجا یک منطقی وجود دارد، حال اگر من هنوز کشف نکرده ام باید تأمل و دقت کنم.

این یکی از چیزهایی است که [تکلیف] فقیه را با مقتضیات متغیر [مشخص می کند] و آنجا که مصالح بشریت تغییر می کند و چیزی را ایجاب می نماید، دست فقیه را باز می کند.

تقسیم بندی قوانین اسلامی

در نوشته ای که آقای مهندس کتیرایی فرستاده اند، چند مطلب آمده که من در اطرافش توضیحاتی می دهم. مطلبی را به عنوان مقدمه گفته اند که ما آن را به صورت کاملتری در جزوه های «اسلام و مقتضیات زمان» «1» طرح کرده ایم. ایشان می گویند:

رابطۀ انسان با طبیعت و رابطۀ انسان با انسان به شدت در حال تغییر است و اگر قوانین بخواهد در بین مردم حاکم باشد، یا باید متغیر بوده و یا اقلًا قابلیت انعطاف و تطابق با محیط و زمان داشته باشد.

اگر قوانین اسلامی را از این حیث تقسیم کنیم، چهار دسته است: پاره ای از قوانین مربوط به رابطۀ انسان با خداست که اسمش عبادت است. رابطۀ انسان با خدا شاید ساده ترین روابط باشد؛ یعنی تغییرات زمان و مقتضیات متحول زمان در هر ناحیه تأثیر داشته باشد، در این ناحیه یا تأثیر ندارد یا خیلی کم در شکلش تأثیر


______________________________
(1) [این جزوه ها بخش اول مجموعه آثار حاضر را تشکیل می دهد.]
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه