فقه و حقوق جلد21 صفحه 282

صفحه 282

مفهوم دارد، یعنی یک مفهوم نسبی است، پس دزدی منهای رژیمهای اجتماعی مفهوم مستقلی ندارد، ما این حرف را قبول نداریم که در کشورهای سرمایه داری دزدی یک چیز است و در کشورهای غیر سرمایه داری چیز دیگر، یعنی واقعیت دزدی در آنجا یک چیز است و در اینجا چیز دیگر. بلکه دو استنباط است. از این دو استنباط، یکی درست است و دیگری غلط. یا آن استنباط درست است و این استنباط غلط و یا برعکس، نه اینکه چون این دو استنباط فرق می کند پس برای آنها آن دزدی است و برای اینها این.

واقعیت مطلب این است که یا آن حرف درست است که «ارزش، صد درصد مولود کار است و غیر از کار هیچ

چیز دیگر ایجاد ارزش نمی کند و سودی که سرمایه دار می برد در واقع محصول کار کارگر است چون معادل آنچه که باید به او بدهد نمی دهد، کمتر می دهد» و یا درست نیست. اگر این حرف درست است، پس سرمایه داری به هر شکلی که باشد واقعاً دزدی است، حال استنباطش هرچه باشد غلط است؛ نه اینکه برای آنها دزدی نیست، برای اینها دزدی است؛ اصلًا آن غلط است. و اگر این حرف صد درصد درست نیست که ارزش را فقط و فقط کار ایجاد می کند و غیر از کار هیچ چیز دیگری ارزش ایجاد نمی کند، پس اینکه اینها گفته اند:

«سرمایه داری دزدی است» غلط است؛ لااقل نوعی از سرمایه داری- البته نه هر سرمایه داری- ممکن است دزدی نباشد.

پس به این معنا ما نمی توانیم این حرف را قبول کنیم که چون استنباط ملتها مختلف است پس دزدی در میان ملتها مختلف است. دزدی واقعیتش مختلف نیست، یکی از آن استنباطها درست است و یکی غلط.

مثال دیگر

مثال دیگری ذکر کرده اند، باز به همین جهت که مفاهیم و در واقع حقیقت تغییر می کند؛ یعنی حقیقت نسبی است، هم در طول زمان و هم در میان ملتها فرق می کند.

می گویند:

مثلًا شکل قضیه به طور کلی درست است. غصب مال و تجاوز به حق دیگران در هر زمان محکوم است، ولی در یک زمان خراب نکردن خانۀ

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه