فقه و حقوق جلد21 صفحه 316

صفحه 316

نباید حتماً مفهوم تغیّر را فهمید. علل تاریخ یعنی علل حاکم بر زندگی بشر در تاریخ.

نظر راسل

به نظر می رسد که نظریۀ مارکسیستها یعنی جبر تاریخ، آن هم جبر مادی تاریخ و جبر مادی اقتصادی، به هیچ وجه قابل قبول نباشد. این را دیگران هم که حتی مادی فکر می کردند، قبول نکرده اند از جمله راسل. راسل آدمی است که مسلّم مادی فکر می کند ولی به این نظریه انتقاد می کند و می گوید نظریۀ درستی نیست. او می گوید سه عامل هستند که از نظر حکومت بر زندگی بشر اصیلند و طبعاً هر سه صلاحیت دارند که زیربنای مسائل زندگی بشر قرار گیرند. یکی از آنها همین منافع اقتصادی بشر است و یکی دیگر مسئلۀ جنسی است «1». می گوید عامل جنسی (یا بگوییم غریزۀ

جنسی) یک غریزۀ اصیل در بشر است و در بسیاری از موارد تقدّم و حکومت پیدا می کند، یعنی عامل اقتصادی را از میدان بیرون می برد و بسیاری از پدیده ها، حوادث و جریانهای تاریخی معلول این غریزۀ بشر است. عامل دیگر برتری طلبی است، عامل قدرت طلبی و به مفهوم اخلاقی خودمان جاه طلبی.

جاه طلبی یک عامل اصیل در بشر است. یعنی اینجور نیست که بشر مقام و قدرت را برای تأمین منافع اقتصادی می خواهد؛ خیر، انسان مقام و قدرت را به خاطر خود قدرت و به خاطر خود جاه می خواهد. بسیاری از حوادث جهان معلول این خواهش بشر است. ما نمی توانیم حملۀ اسکندر به ایران و مصر و فتوحاتش را تنها معلول عوامل اقتصادی آن روز یونان بدانیم. عامل جاه طلبی اسکندر اگر نقش اول را در این حوادث نداشته، مسلّم بی تأثیر هم نبوده است. نمی شود تاریخ را یک شاخه ای توجیه کرد؛ یعنی تنها یک ریشه و یک شاخۀ اساسی داشته باشد و شاخه های دیگر همه فرع آن یک شاخه باشند. اینجور نیست، این ساده گرفتن قضایاست.

این دو عامل دیگر را راسل هم قبول دارد. غیر از اینها باز عوامل دیگری هست که ما از نظر علمی نمی توانیم آنها را ندیده بگیریم. بوعلی در نمط هشتم


______________________________
(1) مسئلۀ جنسی، مسلّم در مارکسیسم مطرح نبوده است.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه