فقه و حقوق جلد21 صفحه 317

صفحه 317

اشارات بحثی دارد که البته دربارۀ عوامل محرّک تاریخ نیست، بلکه تحت عنوان دیگری است ولی این نتیجه را می دهد. لذتهای بشر را تقسیم بندی و درجه بندی می کند، می گوید: نمی شود لذتهای بشر را به مطعوم و منکوح و ملبوس و امثال اینها محدود کرد، چیزهای دیگری

وجود دارد که ارزش آنها برای بشر کمتر از اینها نیست و در بسیاری از موارد، انسان این چیزها را فدای آنها می کند از جمله شرافت و عزّت و آزادگی.

این خودش یک ارزشی برای بشر و عاملی در زندگی اوست. چه بسا انسان منفعتی مادی، پول و ثروت و اینجور چیزها برایش پیش بیاید ولی چون حس و عاطفۀ شرافت طلبی و آزادگی طلبی اش جریحه دار می شود، از آن صرف نظر می کند، آن را فدای این می کند. یا عواطف اخلاقی و نوع دوستی، اینکه انسان در زندگی ایثار بکند یعنی دیگری را بر خودش مقدّم بدارد، همان چیزی که قرآن دربارۀ انصار می فرماید: وَ یُؤْثِرُونَ عَلیٰ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کٰانَ بِهِمْ خَصٰاصَهٌ «1» یا دربارۀ امیر المؤمنین [و حضرت زهرا و حسنین علیهم السلام می فرماید:] وَ یُطْعِمُونَ الطَّعٰامَ عَلیٰ حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً «2». ایثار، فداکاری، خود را به نحوی از انحاء فدای نوع کردن و به عبارت دیگر نوع دوستی، برای بشر یک ارزشی است که انسان منافع مادیش را فدای اینها می کند. علائق و عواطف خانوادگی به معنی فرزند دوستی، پدر دوستی، مادردوستی، خواهردوستی یا برادردوستی، خودش مسئله ای است. آیا واقعاً انسان بچه اش را به خاطر منافع اقتصادی دوست دارد؟ یا پدرش را که دوست دارد به خاطر منافع اقتصادی دوست دارد؟ یا برادر و خواهرش را؟ و چقدر از جریانهای تاریخی را همین عوامل به وجود آورده؛ یعنی مسیر تاریخ عوض شده به خاطر اینکه یک صاحب قدرت می خواسته بچه اش را به نوایی برساند.

معاویه بن ابی سفیان در عین علم و شناسایی کامل پسرش که می داند او همان لیاقت خودش را

هم ندارد، تحت تأثیر این عاطفه او را جانشین خود می کند. خود این بچه دوستی مسئله ای است در زندگی بشر.

همین طور است عواطف دینی. نه بخواهیم روی منطق دینی [این حرف را]


______________________________
(1) حشر/ 9
(2) دهر/ 8
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه