فقه و حقوق جلد21 صفحه 334

صفحه 334

شکم و سیری و گرسنگی و مسائل اقتصادی و امور قابل مبادله، مقایسه نمی کرده است.

مُشکان طبسی معروف- که اوایل عمر ما می زیسته و مرد خیلی فاضلی بوده است- شعری از عنصری را که خیلی معروف و عالی است تضمین کرده است، می گوید:

عمر عزیز است، صرف غم نتوان کرد آری بر خویشتن ستم نتوان کرد

سیف و قلم گرچه هر دو کارگشایند آنچه کند سیف، با قلم نتوان کرد

بیتی از عنصری بیارم کزو خوبتر و نغزتر رقم نتوان کرد

«دانش و آزادگی و دین و مروّت این همه را بندۀ درم نتوان کرد»

واقعاً هستند افرادی- الآن هم هستند بچه هایی که ما با چشم خودمان می بینیم- که این گونه هستند. در زندگی همۀ ما لااقل چیزکی از این قضیه هست؛ یعنی هر کسی در خودش احساس می کند که پا روی مقدار زیادی از منافع مادی زندگی می گذارد و از آن می گذرد؛ از مقامها و پستهایش، از حقوقهای گزاف، ویلاها و تنعمهای بزرگ می گذرد چون با شرافتش جور در نمی آید، با آزادی و استقلالش جور در نمی آید.

بنابراین اولًا مطلب اینجور نیست که همیشه پای گرسنگی در میان باشد و هرجا که گرسنگی آمد، سایر عوامل کنار برود. همه جا که پای گرسنگی در میان نیست. بشر اغلب کارها را از روی

سیری می کند.

ثانیاً حتی اگر پای گرسنگی هم در میان بیاید، مطلب از این قبیل نیست که هرجا گرسنگی آمده ایمان می رود دنبال کارش، عشق و هنر و اخلاق می رود دنبال کارش. این مبالغه است. این است که تاریخ را به این سادگی نمی شود توجیه کرد.

آقایان می گویند نیروی محرّک تاریخ تنها عوامل اقتصادی است. خیر، اینجور نیست. نیروهایی هست که تاریخ را به حرکت درمی آورد و ما هیچ نمی توانیم بگوییم تمام این نیروها از یک منبع و از یک مرکز نیرو منبعث می شود، مثل ساعتی که فنر دارد و وقتی که کوک می کنیم، این فنر را در حال فشار قرار می دهیم، بعد تدریجاً که باز می شود، همان قوّۀ ارتجاع فنر است که فشار می آورد و همۀ چرخها و خارها و همه چیز را حرکت می دهد، یا مثل کارخانه ای که یک موتور دارد و همۀ چرخها را همان موتور به حرکت در می آورد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه