فقه و حقوق جلد21 صفحه 356

صفحه 356

است که سنخ تفکر آنها پیروی یکی از این دو می باشد «1». ما برعکس معتقدیم که اگر این دو نفر دارای افکار متفاوت هستند، از این جهت است که هر یک به طبقۀ خاصی بستگی دارند. پرولتر برای این وجدان طبقاتی دارد که او پرولتر است. چیزی که باید توجه داشت این است که این تئوری ایده آلیستی متضمن یک نتیجۀ عملی است. می گویند چون فلان شخص

دارای تفکر بورژوازی است، بنابراین بورژوا شده است و چنین نتیجه می گیرند که می توان این سبک تفکر را رها کرد و پرولتر شد. آن وقت دیگر سودکشی بورژوازی ور خواهد افتاد و هرکس با رضامندی و اعتماد برای صاحب کار زحمت می کشد. این تئوری همان است که از طرف سوسیالیستهای مسیحی و بانیان سوسیالیسم تخیلی دفاع شده است «2» شکی نیست که انسان با یک درصدِ بالخصوص تابع منافع خودش است و دنبال آن می رود و یک سلسله افکار خود را با معیارهایی که منفعتش را تأمین می کند می سنجد. ولی این به معنی آن نیست که منافع انسان صددرصد افکار انسان را می سازد. انسان واقعاً دارای یک وجدان عالی انسانی است که می تواند بدون آنکه قبلًا پایه های منافعش تغییر کند [و بر اساس آن بیندیشد] وجدان را در خدمت بگیرد به طوری که خود وجدان روی روابط اقتصادی و منافع و توزیع ثروت و امثال اینها تأثیر بگذارد.

تفاوت نهضتهای پیامبران و سایر نهضتها

تفاوتی که میان نهضتهایی که پیغمبران به وجود آورده اند و نهضتهایی که رهبرانی از قبیل مارکس به وجود آورده اند، وجود دارد در همین است که این رهبران انگشت روی منافع بشر گذاشته اند، البته روی نقطۀ حساسی هم انگشت گذاشته اند، روی عناصر خودخواهی بشر انگشت گذاشته اند: ای انسان! ای طبقۀ کارگر! ای طبقۀ رنجبر! تو مورد بهره کشی یک طبقۀ دیگر قرار گرفته ای، حقت را دیگران ربودند،


______________________________
(1) من نمی دانم چنین حرفی به این شکل را چه کسی گفته است؟!
(2) دیگران اگر گفته اند من نمی دانم، مخصوصاً که ناقلش اینها هستند که مطابق میل خودشان حرفهای آنها را نقل می کنند.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه