فقه و حقوق جلد21 صفحه 357

صفحه 357

حقت را از دیگران بگیر،

آن کسی که تو را پایمال کرده است دهانش را با مشت خرد کن، چنین کن، چنان کن؛ و توانستند با این وسیله طبقه ای را علیه طبقۀ دیگر برانگیزند.

در نهضت انبیا بدون شک این عنصر وجود دارد. مخصوصاً اگر ما به قرآن و منطق قرآن تکیه کنیم، می بینیم در قرآن این عنصر (یعنی عنصر احقاق حق، عنصر برانگیختن طبقۀ محروم و مظلوم و پایمال شده علیه طبقۀ ظالم، مترف و حق پایمال کن) وجود دارد، و قرآن با یک لحن و آهنگ شعارآمیزی هم این مطالب را بیان می کند که واقعاً احساسات طبقۀ مستضعف را برمی انگیزد:

وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوٰارِثِینَ. وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هٰامٰانَ وَ جُنُودَهُمٰا مِنْهُمْ مٰا کٰانُوا یَحْذَرُونَ «1».

پس در این مطلب که در این حدود، انبیا هم از این عنصر استفاده کرده اند جای بحث نیست. ولی تفاوتی که در روش انبیا با این رهبران هست (و در نتیجه کاری که آنها یا پیروان مکتب آنها کرده اند کس دیگری نکرده) این است که انسان را علیه نفس خودش هم برانگیخته اند و فرد را علیه خودش برانگیخته اند، و این ریشه اش وجدان انسانی است که مستقل از منافع طبقاتی است. اگر انسان دارای چنین وجدان مستقل نمی بود، چنین موفقیتی برای انبیا محال بود. واقعاً این موفقیتی بوده، تاریخ نشان می دهد که چنین بوده، الآن هم نشان می دهد. مثلًا می گویند: ای بشر! تو چنین ثروتی را از راه درست به دست نیاوردی، از راه ظلم به دست آوردی، حق دیگران را پایمال کردی ... به گونه ای که وجدان او را

تحریک می کنند که خودش علیه خودش قیام کند، و چقدر افرادی مال و ثروت و هستی و منافع خودشان را به پای انبیا ریختند و به دست خودشان تحویل طبقۀ مظلوم دادند.

این داستان معروف است که شخصی از متمکّنین و ثروتمندان در محضر حضرت رسول نشسته بود. فقیر ژنده پوشی وارد مجلس شد. جای خالی


______________________________
(1) قصص/ 5 و 6
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه