فقه و حقوق جلد21 صفحه 377

صفحه 377

یک تشبیه که از طرف افرادی ابراز می شود، مبیّن تمام خصوصیات نظریاتشان باشد؛ نظریاتشان را در حرفهایشان گفته اند.

آیا در انسان فقط غریزۀ تلاش برای معاش اصیل است؟

مطلب دیگر که باز باید روشن بشود این است- یعنی ما مطلب را می شکافیم و فقط به صورت شقوق ذکر می کنیم- که چرا چنین است؟ یعنی اگر ما این نظریه را قبول کردیم، باید بپرسیم چرا اینجور است؟ چرا اقتصاد اصل است و همه چیز دیگر فرع؟ ریشۀ این امر چیست؟.

برای این امر دو نوع ریشه می شود بیان کرد: یک ریشه، ریشۀ روانی است؛ بگوییم این امر از یک خصلت ذاتی روانی بشر نشأت می گیرد. ریشۀ دیگر مربوط به خصلت ذاتی اقتصاد از یک طرف، و خصلت ذاتی سایر مسائل از طرف دیگر

است، چطور؟.

اگر بگوییم منشأش خصلت روانی است، معنایش این است که از نظر این فلسفه، انسان موجودی است که فقط یک غریزه در وجودش اصالت دارد و هیچ غریزۀ دیگر اصالت ندارد، و غریزه ای که اصالت دارد «تلاش برای معاش» است؛ بشر اینجور ساخته شده است. همان طور که گیاهان یک ساختمان مخصوص دارند و حیوانات یک ساختمان مخصوص دارند، ساختمان انسان هم این گونه است. آنچه که در وجود انسان اصیل است، تلاش برای معاش است و هر چیز دیگر با هر رنگ دیگر که انسان داشته باشد، روح و باطن و ریشه اش باز نوعی تلاش برای معاش است؛ یعنی ممکن است تجلّیاتی در انسان وجود داشته باشد که آدمی در ابتدا نمی داند که این برای چیست، خیال می کند که امر مستقل و جداگانه ای است، ولی اگر آن را بشکافد می بیند این هم از همان تلاش معاش ریشه می گیرد.

مثلًا انسان رفیقی پیدا می کند، در عالم دوستی و رفاقت اینجور خیال می کند که ما با فلان کس دوست هستیم. چرا دوست هستید؟ همدیگر را دوست داریم و به خاطر اینکه یکدیگر را دوست داریم، معاشرت می کنیم، جلسات تشکیل می دهیم، به خانۀ یکدیگر می رویم. ولی اگر روان بشر را بشکافند [معلوم می شود که] دوستی هم اصالت ندارد. انسان شخصی را دوست دارد که دوستی او برای معاشش مفید باشد. از همان لحظه ای که دوستی با یک دوست برای معاش انسان مفید نبود،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه