فقه و حقوق جلد21 صفحه 378

صفحه 378

تدریجاً این دوستی رو به خاموشی می رود و بعد از بین می رود. امور دیگر نیز از همین قبیل است.

اگر این حرف را بگویند، جوابش را چه مرجعی باید بدهد؟

جواب این حرف را علم روان شناسی باید بدهد که کارش تحقیق دربارۀ غرایز بشر است. قدر مسلّم روان شناسی این نظریه را نمی پذیرد. علم امروز و روان شناسی امروز این نظریه را نمی پذیرد که در وجود بشر تنها یک غریزۀ اصیل وجود دارد و آن همان غریزۀ تلاش برای معاش است. حتی افرادی هم که افکار مادی دارند، منکر این حرف اند.

راسل معتقد است که سه غریزه در وجود انسان اصالت دارد: یکی همین غریزۀ تلاش برای معاش، دیگر غریزۀ جنسی و سوم غریزۀ برتری طلبی و قدرت طلبی.

دیگران برای حقیقت جویی در انسان اصالت قائلند؛ یعنی معتقدند انسان به حسب سرشت و فطرت، حقیقت جو، کاوشگر و علم طلب آفریده شده است.

بنابراین برای علم اصالت قائل هستند، برای هنر و زیبایی و اخلاق و مذهب اصالت قائل هستند. یا اگر نگوییم که به طور کلی چنین نظریاتی هست، لااقل در علم امروز این مسائل مطرح است و هنوز اینها به یک مرحلۀ قطعی نرسیده است که غرایز اصیل بشر چیست؟ دانشمندترین دانشمندان هم در این مسائل اختلاف نظر دارند. مثلًا بعضی می گویند مذهب یک غریزۀ اصیل در انسان است و بعضی می گویند نیست.

پس مطلب به این سادگی نیست که ما آن را به صورت یک فلسفه بیان کنیم و بعد بگوییم: لیس الّا و غیر از این هم چیزی نیست.

این مبتنی بر یک مسئلۀ علمی است. این آقایان که خودشان بیش از دیگران سنگ علم را به سینه می زنند و فلسفۀ خودشان را یک فلسفۀ علمی و مبتنی بر علم می دانند، پس لااقل مبنای علمی نظریه شان را علم باید قبول کند. ولی علم چنین چیزی را تأیید نمی کند.

شاید هیچ روان شناسی در دنیا نباشد که برای انسان فقط یک غریزه قائل باشد، غریزۀ تلاش برای معاش.

آیا وجدان فکری بشر مستقل است یا تابع؟

ریشۀ دیگر روانی این مطلب، مسئلۀ فکر بشر و به عبارت دیگر مسئلۀ وجدان ادراکی بشر و وجدان فکری بشر است. در انسان نیروی استدلال هست. انسان در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه