فقه و حقوق جلد21 صفحه 417

صفحه 417

باشد. این یک قرارداد است. یک وقت قرارداد می کنند که مثلًا وقتی می خواهند به حضور یک شخصیت بروند، لباسی که می پوشند رنگش این باشد، دوختش این جور و جلویش گرد باشد، چنین و چنان باشد ... اینها امور قراردادی است. در آداب که قراردادهای عرف و اجتماع است به این صورت است. از نظر اسلامی هم اگر ما اینها را به صورت سنتها و مستحبات داشته باشیم، اغلب اینها اصالت ندارد و بیشتر به همان عرف مردم بستگی دارد.

اینها دیگر جزو اخلاق شمرده نمی شود که ما بگوییم چون اینها تغییر می کند- مثلًا شما می بینید که یک ملت کلاه را برمی دارد می گوید خوب است، ملت دیگر کلاه را می گذارد می گوید خوب است- پس اخلاق متغیر است. اینها دلیل بر تغیّر اخلاق نمی شود، مربوط به تغیّر آداب است.

سخن ویل دورانت

ویل دورانت مثالهایی ذکر می کند، اول راجع به اینکه اخلاق در زمان ما تغییر کرده است. خوب این مسئله ای است که اخلاق مردم تغییر کرده. هیچ کس هم منکر نیست که «اخلاق تغییر می کند» غیر از مسئلۀ خوبی و بدی است. اخلاق که تغییر می کند، غیر از این است که آن اخلاقِ تغییر کرده، چون تغییر کرده خوب است! اول این بحث را پیش می کشد که ما می دانیم اخلاق امروز با قدیم فرق کرده. می گوید:

صفت جوانمردی- که نیچه طرفدار این صفت بود و می گفت حتی با زنان هم نباید زیاد مهربانی کرد چون بر ضد جوانمردی

است- امروز بکلی از بین رفته و جای خودش را به صفات تملّق و غیره داده. حیا و حجب که به عشّاق دلیری می بخشید و به هر قدرتی نیروی مضاعف می داد، شهرت بی اصل گشته است. زنان که قدیم چنان عفیف بودند و حیا و حجب داشتند، حالا دلبریهای نهان خود را چنان آزادانه در معرض رقیبان نهاده اند که کنجکاوی، دیگر مایۀ زناشویی نمی گردد. ادبیات ما بیشتر در اطراف امور جنسی است.

می خواهد بگوید همۀ اینها معلول زندگی صنعتی امروز است. ولی نتیجه ای که

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه